رفتن به محتوای اصلی

معنای امّ بودن حروف مقطعه و استخراج علم جفر و اعداد از آن

 

شاگرد: متشابهات از این حیث که همه آن‌ها استخراج نمی‌شوند؟

استاد: چند مثال را عرض کنم. قبلاً صحبت این‌ها شده است. می‌خواستم بگویم چون ایشان –مرحوم جعفر مرتضی- می‌فرمایند «نفهم»، ما به یک امور ثبوتی نیاز داریم که دست به دست هم بدهد، آن وقت ببینیم که می‌فهمیم و دیگر از نظر ثبوتی مشکل نمی‌شود.

در تفسیر عیاشی هست که آن اموی با حالت مسخره به حضرت عرض می‌کند…؛ به قول عراقی ها «شنو هذا؟!». «شنو هذا "التنبیه رابع عشر"؟!». حاج آقا می‌فرمودند صاحب جواهر بالای منبر فرمودند «شنو هذا "التنبیه رابع عشر"، حرام هذا». ایشان گفته بود که صاحب جواهر با اصول مفصل مخالف بود. بعد بالای منبر آمده بود و گفته بود این چیست؟! بحث اصولی که «ینبغی التنبیه علی امور»، یک دفعه «التنبیه رابع عشر». «شنو هذا؟!». شاید «حرام هذا» را هم داشتند. به گوش مرحوم شیخ رسید و گفتند امروز آقای صاحب جواهر در درس این را گفته اند. حاج آقا فرمودند ایشان اصول من را نمی‌گویند! حاج آقا هر وقت این را می‌گفتند، می‌گفتند پس چه کسی را می‌گویند؟! ماشاءالله غیر از شما چه کسی؟!

آن اموی ملعون که ملحد بود، آمد و گفت:

…حدثنا أبو جمعة رحمة بن صدقة قال: أتى رجل من بني أمية و كان زنديقا- جعفر بن محمد ع فقال قول الله عز و جل في كتابه المص أي شي‏ء أراد بهذا و أي شي‏ء فيه من الحلال و الحرام و أي شي‏ء فيه مما ينتفع به الناس قال فاغتاظ من ذلك جعفر بن محمد ع فقال أمسك ويحك الألف واحد و اللام ثلاثون و الميم أربعون و الصاد تسعون كم معك فقال الرجل أحد و ثلاثون «و مائة فقال له جعفر بن محمد ع إذا انقضت سنة إحدى و ثلاثين و مائة انقضى ملك أصحابك قال فنظرنا فلما انقضت سنة إحدى و ثلاثين و مائة يوم عاشوراء دخل المسودة الكوفة و ذهب ملكهم[1]

«المص أي شي‏ء أراد بهذا و أي شي‏ء فيه من الحلال و الحرام»؛ این «المص» چیست؟! با حالت تمسخر گفت. این‌ها در طول تاریخ بوده. حضرت فرمودند: «أمسك ويحك»؛ این «امسک» به چه معنا است؟ یعنی «یستخرج القرآن»؟! به این معنا که یعنی معانی و کلمات؟! نه. حضرت روی یکی از اولاد امّ رفتند. امّ اولاد دارد. حضرت روی یکی از این اولاد امّ رفتند. فرمودند: الف، یک است. لام سی است، میم چهل است، صاد نود است. بعد فرمودند این‌ها را جمع بزن. حکومت بنی امیه شما در این سال از بین می‌رود. مرحوم مجلسی در بحارالانوار مفصل راجع به این حدیث بحث کرده‌اند.

ببینید تا حضرت فرمودند: «ساکت شو، الف چند است؟» یعنی در اینجا کاری ندارند که «الف» مثلاً یعنی «انا الله المالک»، «الف» یعنی «آلاء الله». اینجا کاری ندارند که «الف» یعنی «آلاء الله» چرا؟ چون «آلاء الله» که ربطی به یک ندارد. حضرت در اینجا می‌فرمایند حروف مقطعه امّ است. یکی از اولاد امّ، اولاد ابجد و اعداد است. همین که شما حروف مقطعه قرآن را به وادی ارتباط این حروف با اعداد بردید، یک دنیا و یک عالم فتح باب شده است. این امّی است که برای هر ولدش تا روز قیامت، نسل میلیارد نفری می‌آید. این امّ است. در همین وادی وقتی جلو می‌روید علم جفر در می‌آید. یعنی بعداً هر حرفی با عددی مربوط می‌شود. آن عدد هم با حروف دیگر و آن چیزهایی که من بلد نیستم.

گاهی این کلیاتی که در مباحثه شنیده بودم را در مباحثه گفتم، دیدم بعضی از آقایان می‌روند و می‌گویند فلانی علم جفر بلد است. یک روز یک آقایی به اینجا آمدند و من خجالت کشیدم. گفتند از شیراز آمده‌ام و گفته اند که تو علم جفر بلد هستی! البته چون کار کرده بودند تا من گفتم خندیدند و فهمیدند که چه می‌گویم. گفتم من یک کلمه یک جا شنیده‌ام و یک کلیاتی را در مباحثه می‌گویم، کسی که نمی‌داند می‌گوید او بلد است. ایشان گفتند ها! فهمیدند و من خجل شدم. منظور این‌که وقتی من می‌گویم علم جفر و … به این معنا نیست که من بلد هستم. فقط کلیاتی است که همه شما شنیده‌اید و من هم شنیده‌ام.

علم جفر؛ از حروف به اعداد پل می‌زنید، دوباره از اعداد به حروف بر می‌گردید. پس امّ هستند. امّی هستند که در وادی اعداد می‌روید، یک دم و دستگاهی خودش به پا می‌شود. خدای متعال تدوین تکوین کرده است. یعنی بخش بسیار مهم و اساسی از تکوین همین نظام اعداد است. حالا بر می‌گردید و می‌گویید «الم»، الف یعنی «انأ»، لام یعنی «الله»، میم یعنی «ملک»؛ «انأ الله الملک». روایتش هم هست. یا این‌که «الف آلاء الله»[2] و … . «ما من حرف إلا وهو اسم من أسماء الله عزوجل»[3]. آن روایت[4] از امام رضا علیه‌السلام را در جلسه هوش مصنوعی خواندم. مامون از حضرت امام رضا علیه‌السلام سؤال کرد و حضرت جواب دادند. عمران دوباره گفت بیشتر توضیح بدهید، حضرت قشنگ به او حالی کردند که وقتی این حروف را می‌گویی هیچ معنایی ندارد. بعداً آن را به معنایی تألیف می‌کنید. دقیقاً آن چه که امام علیه‌السلام می‌فرمایند یکی از اولاد این امّ است. آن اولاد چیست؟ زبان طبیعی است؛«الحدیث» است. «الحدیث» یکی از متشابهات است. «متشابهات» به چه معنا است؟ یعنی به جایی می‌رسد که بسط به نهایت خودش می‌رسد. حالا به عدد بروید، به معنا بروید، یا به نگاشت بروید.


[1]    معاني الأخبار، النص، ص: ۲۸

[2] التّوحيد نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : ۲۳۶

[3] همان ۲۳۵

[4] التّوحيد نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد :۱  صفحه : ۴۳۷