مشکل ثبوتی فهم تعدد قرائات در بیان مرحوم جعفر مرتضی
در جلسه قبل گفتم: یکی از مبادی بسیار مهم برای فهم ثبوتی این مطالب…؛ خیلی از افراد هستند که مشکل ثبوتی دارند. میگویند یعنی چه؟! مرحوم آسید جعفر مرتضی در کتاب «حقايق هامة حول القرآن الكريم» مطالبی دارند. در فدکیه هم صفحهای هست به نام «کلمات السید جعفر مرتضی العاملي قده در باره قرائات». در جلد اول، صفحه دویست و نود و شش میفرمایند:
القراءات .. تساوق القول بالتحريف:
و يلاحظ: أن القراءات المختلفة، المنقولة على أنها توقيفية عن رسول اللّه (ص) ..، قد اقتضت القراءة بالزيادة لحرف و كلمة، و جملة، و آية كاملة .. و القراءة بالنقيصة، كذلك، و القراءة بالتبديل لبعض الكلمات، أو الحروف، أو الجمل بغيرها. بل إن كلمة (هو)، في قوله تعالى في سورة الحديد؛ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ، و كلمة: (من) في قوله تعالى في سورة التوبة على رأس المئة آية، و البسملة في الفاتحة، و في غيرها .. و غير ذلك، تكون من القرآن على قراءة، و ليست من القرآن على قراءة أخرى ..
و كذلك الهاء في (تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ)، و في (لَمْ يَتَسَنَّهْ) و نحو ذلك[2].
و هكذا الحال بالنسبة للتصحيفات في القراءة، و الاختلافات في الحركات الاعرابية، في بنية الكلمة، أو في حركة الآخر، و اختلاف اللهجات، و غير ذلك مما تقدم ذكره.
و من الواضح: أن هذا ضرب من ضروب التحريف في القرآن، و لانفهم معنى لان ينزل جبرئيل و يقول للنبيّ الآية الواحدة على الوجوه الكثيرة المختلفة، حسب اختلاف القراء في قراءتها، فيكرر القرآن عليه، وفقا لتلكم الاختلافات الكثيرة، فان هذا لا يعدو عن أن يكون لعبا و عبثا بالقرآن الكريم، و مهزلة من مهازل العقل البشري، لا مبرر لها، و لا منطق يساعدها ..[1]
عنوانش را ببینید: «القراءات .. تساوق القول بالتحريف». بعد میگویند:
«و يلاحظ: أن القراءات المختلفة، المنقولة على أنها توقيفية عن رسول اللّه (ص) ..، قد اقتضت القراءة بالزيادة لحرف و كلمة، و جملة، و آية كاملة .. و القراءة بالنقيصة، كذلك، و القراءة بالتبديل لبعض الكلمات، أو الحروف، أو الجمل بغيرها…».
«و من الواضح: أن هذا»؛ میخواهم ذهنیت ایشان را عرض کنم که آن مبادی ثبوتی خیلی مهم است. آنها که صاف نیست اینطور میشود.
«و من الواضح ان هذا»؛ این اختلاف قرائات، «ضرب من ضروب التحريف في القرآن، و لانفهم معنى»؛ چرا معنایی را نمیفهمند؟ چون هضم آن مطالب باوجود این سعه اختلاف قرائات سخت است. آن مستشرق گفته بود متنی مضطرب تر از قرآن در طول تاریخ بشر نیست، من هم عرض کردم «لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ»[2]. ایشان میگویند: «و لا نفهم معنی»؛ این چه معنایی دارد؟! همانی که نوعاً به ذهن همه میآید. «لان ينزل جبرئيل و يقول للنبيّ الآية الواحدة على الوجوه الكثيرة المختلفة»؛ خب این یعنی چه؟! جبرئیل بیاید و یک آیه را چند جور بخواند! «لانفهم معنی». «حسب اختلاف القراء في قراءتها»؛ این همه اختلاف قرائت هست، «فيكرر القرآن عليه»؛ جبرئیل دو بار میخواند. یک بار «ملک» میخواند و یک بار هم «مالک» میخواند. این یعنی چه؟! «وفقا لتلكم الاختلافات الكثيرة، فان هذا لا يعدو عن أن يكون لعبا و عبثا بالقرآن الكريم، و مهزلة من مهازل العقل البشري»؛ یک نحو هزل و شوخی میشود. این چه شد؟! «لا مبرر لها، و لا منطق يساعدها»؛ این چطور چیزی است؟! عقل نمیفهمد.
لذا است که مدتی طول کشید قدم به قدم اینها را جلو رفتیم؛ افراد القرائه برای همین ها است. فلذا اجازه نمی دادند. الآن هم گفتم سید محمد بن علی الخلف الحسینی که یکی از مقرین بزرگ مصر است، و متصدی خیلی از چاپ این مصاحف در مصر او است، او کتابی نوشته به نام «الآیات البینات»، به کسانی که اجازه میدهند یک قاری در یک مجلس دو قرائت بخواند چه حملهای میکند! میگوید مجاز نیستید. نه اینکه قرائات را قبول نداشته باشند. میگویند مجاز نیستید در یک مجلس هر دو را با هم بخوانید. کتاب او را ببینید. خیلی جالب است.
[1] نام کتاب : حقايق هامة حول القرآن الكريم نویسنده : العاملي، السيد جعفر مرتضى جلد : ۱ صفحه : ۲۹۶
[2] نهج البلاغه نویسنده : صبحي صالح جلد : ج۱ صفحه : ۳۸۸