رفتن به محتوای اصلی

تمجید و نقد مقاله « تفسیر المیزان و قرائات غیر متداول»

 

استاد: خب ایشان می‌گویند کافی نیست.

شاگرد: من در ذهنم هست که شما به این خدشه کردید.

استاد: نه، اگر بخواهیم وارد فضای بحث بشویم باید روی هر عبارتی دو روز بحث شود. من می‌خواهم کلمات علماء که در زمان ما مهجور است را مدام تکرار کنیم. بگوییم این مقدس اربیلی است که این‌ها را می‌گوید. ذهنیت ایشان برای ما تکرار شود. مقصود من تنها این است. و الا مناقشه کردن حرف دیگری است. فضای دیگری است. حالا شاید بخشی از آن را امروز عرض کنم. ولی علی ای حال فضای ذهنی خیلی مهم است. چند جلسه قبل هم عرض کردم. جالبی کار این است..؛ گفتم ما یک فایلی را گرفتیم و خیلی هم استفاده دارد. توضیح هم داده‌اند که با چه زحمتی این فایل تهیه شده. چقدر با واژه‌های مختلف در کتاب شریف المیزان تحقیق کرده‌اند تا این فایل تهیه شود. حاصل تحقیقات این فایل هم این است که مرحوم علامه طباطبایی در بیست مورد قرائت مشهور را کنار می‌گذارند. کاملاً تفسیر را بر محور یک قرائت دیگر جلو می‌برند.

یادتان هست که من این را عرض کردم. فایل خیلی خوبی است. جالب‌تر این است: کسی که استاد این فایل و موسس آن است پنج-شش سؤال مطرح کرده است. همان روز هم گفتم. خب روی مبنای آن‌ها این پنج-شش سؤال جالب نیست؟! این فایل از کسی به دست ما می‌رسد که خود آن کتاب الآن مطبوع است و چاپ شده، به نام افسانه هفت حرف[1]؛ افسانه سبعة احرف. کسی است که رشته او علوم قرآنی است، کتابی را هم به نام افسانه هفت حرف چاپ کرده.. .

شاگرد: مؤلف همین کتاب از المیزان نوشته؟

استاد: بله، این خیلی جالب است. مؤلف کتاب افسانه هفت حرف، استاد همین فایل هستند. شاید دو نفر باشند. استاد راهنما بوده‌اند. باید بیشتر نگاه کنم. خود ایشان روی مبنای افسانه متحیر شده‌اند؛ مگر آقای طباطبائی شیعه نیستند؟! چه کار کرده‌اند؟! نگاه کنید. پنج-شش سؤال را مطرح می‌کنند. خب آن‌ها روی مبنای افسانه بودن قرائات جواب بدهند. ولی این علامه طباطبائی هستند.

شاگرد٢: خاطرتان هست که اسم مقاله را بفرمایید.

استاد: بررسی قرائت غیر حفص در المیزان. سه-چهار تا فایل بود. آن چه که برای صاحب افسانه هفت حرف بود، مهم‌تر بود. خیلی زحمت کشیده بودند.

شاگرد: کلام مقدس اردبیلی این تهافت را به ذهن من می‌آورد؛ یعنی از یک طرف می‌فرمایند تا خود آن شخص متواتر باشد، از طرف دیگر می‌گویند یجوز قرائت به حفص.

استاد: نه، یجوز ثبوتی را می‌گویند. خدمت یکی از آقایان چند روز پیش گفتم، در این مباحثه‌ای که ما می‌کنیم سه-چهار بحث سنگین در آن هست. یکی اشکال در تعدد است که به آن می‌رسیم. یکی دیگر حل خود مسأله است ولو علی المبنیین. بحث‌های سنگینی است. حسابی سنگین است.

شاگرد: اسم مقاله «تفسیر المیزان و قرائات غیر متداول» است؟

استاد: بله خود همین فایل است. بیست مورد را با چه زحماتی آورده‌اند. متن المیزان را هم آورده‌اند. توضیح هم داده‌اند که علامه چه کار کرده‌اند. قرائت حفص را در تفسیرشان نپذیرفته‌اند. خب افسانه هفت حرف را که نوشته اند روی این مبناء است که قرائت مسلمین یکی است. آن هم از روز اول تا حالا حفص بوده.

شاگرد٢: داشتید می‌گفتید از یک طرف می‌گویند باید متواتر باشد … .

استاد: بله، خیلی از مطالب هست که اگر بحث‌های علمی آن صاف شود در این جور سؤالات سریع به جواب می‌رسید. خدمت آقا گفتم: یکی انواع جزئیت است. اگر انواع جزئیت –که مباحث آن سنگین است- برای شما به‌خوبی صاف شد، بعداً در بحث این‌که «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء سوره هست یا نه، اصلاً ذهنتان صاف جلو می‌رود. اگر آن بحث‌ها صاف نباشد اصلاً دچار یک تهافت عجیبی می‌شوید که هنگامه می‌شود.


[1]نزول قرآن و رؤیای هفت حرف