وجود تواتر مستلزم عدم نیاز به دو شرط موافقت با مصحف عثمانی و قواعد عربی
«فَإِنَّ التَّوَاتُرَ إِذَا ثَبَتَ لَا يُحْتَاجُ فِيهِ إِلَى الرُّكْنَيْنِ الْأَخِيرَيْنِ مِنَ الرَّسْمِ وَغَيْرِهِ»؛ شما میگویید باید سه رکن باشد. موافق مصحف باشد. با عربیت هم مطابق باشد و متواتر هم باشد. میگوید این چه شرطی است؟! اگر واقعاً قرائتی متواتر شد دیگر آن را کنار بگذارید. شرطی است که از آنها کافی است. بگویید قرآن یک شرط دارد که آن هم تواتر است. خب وقتی تواتر قطعی شد میتواند خلاف عربیت باشد؟! خلاف عربیت یعنی چه؟! تا شارع تواتر است، لذا عربیت را کنار بگذارید. آنها اصل العربیه هستند.
موافق مصحف باشد، مصحف دارد آن را نشان میدهد. وقتی تواتر قطعاً از شارع ثابت میشود، دیگر موافقت نمیخواهد. میگوید برای اینکه سه رکن را بگویید، و سه شرط را بگویید باید تواتر را نگویید. و الا از آنها یکی کافی است.
شاگرد: در ذهن ما هم همین بود.