رفتن به محتوای اصلی

تجلیل از مقدمه منهج الصادقین نوشته علامه شعرانی

 

در مورد طرق هم دیروز صحبت شد. یک چیزی است که چند روز است در اینجا گذاشته‌ام، اگر در آن حرف‌ها برویم این می‌ماند. این را عرض می‌کنم که چند روز مانده بود. فردا شهادت است و تعطیل است. پس فردا مجبور می‌شویم به‌دنبال عبارت و طرق برگردیم. چیزی که بین روزهای اولی که مباحثه شروع شد و می‌خواستم عرض کنم و بحث تواتر بود، کلامی بود از مرحوم آقای شعرانی رضوان‌الله‌علیه در مقدمه منهج الصادقین. خب مقدمه ایشان چهل-چهل و پنج صفحه است. مطالب خیلی خوبی هم دارد. بعضی از جاهایش هم قابل مباحثه طلبگی هست. ولی ایشان روی مبنای کلی‌ای که فرمودند با آن مباحثاتی که ما داشتیم خیلی موافق است. خط اصلی‌ای که ایشان طی می‌کنند کاملاً موافق منظور ما است. هم شاگردشان حاج‌ آقای حسن زاده و هم آقای طباطبائی و شاگردشان آقای تهرانی در جهت‌گیری خط اصلی بحث با آن چیزهایی که ما در این پنج-شش سال جلو رفتیم و مطالعه کردیم موافقت دارد. در شرح حال آقای شعرانی هم دارد که نزد پدرشان شرح شاطبیه خوانده‌اند. در شرح حال حاج آقای حسن زاده هم آمده بود که وقتی وارد قم شدند این کتاب‌ها را درس دادند. یکی از آن‌ها شاطبیه بوده. نمی‌دانم شاگرد ایشان چه کسی بوده، ضبط شده بود یا نه.

شاگرد: آقای شعرانی؟

استاد: آقای شعرانی در تهران نزد پدرشان خوانده بودند و گفته بودند. آقای حسن زاده در بدو ورود به قم این کتاب‌ها را گفته بودند اولین آن‌ها شاطبیه بود. شاطبیه را در قم درس داده بودند. حالا چه کسی شاگرد ایشان بوده نمی‌دانم. علی ای حال این‌ها کسانی بودند که با این کتاب‌ها آشنا بودند.

شاگرد: علامه شعرانی نزد پدر خودشان خوانده بودند؟

استاد: بله، به این صورت دیدم.

 ایشان بر منهج الصادقین مقدمه‌ای دارند که چهل و پنج صفحه است. مطالب خیلی خوبی گفته‌اند. چون در این‌ها کار کرده بودند. و مطالب خوبی است. من هم قابل نیستم که از ایشان تعریف کنم. خداییش ما خاک پای علماء هستیم. ولی تکرار این‌ها خوب است. ولو ما قابل نباشیم ولی همین اندازه که تجلیل شود ولو به یک لفظی که حتی نمی‌شود گفت که در مقام تجلیل باشد. ولی خود همین لفظ به حمل شایع یک نحو تشکر علمی از زحمات علمی این بزرگواران است. علی ای حال مقدمه خیلی خوبی است.