تلاوت و سماع قوام قرآنیت قرآن
چیزی که میخواستم الآن عرض کنم –با اینکه هفت-هشت روز است که این کتاب جلوی من است- این است: ایشان چند عنوان دارند که خلاصه این بحثها است. بحثهایی که خیلی دقیق و کلاسیک است. اول، قرآن و تلاوت آن است. عناوین خیلی قشنگی است. میگویند قرآن کتاب مطالعه نیست. کتاب مطالب نیست که مطالب بگوید. قرآن کتاب تلاوت است. یعنی قوام قرآنیت قرآن بین مسلمین به این است که باید آن را بخوانند. شبانهروز مشغول خواندن و تلاوت باشند. پس قرآن به سماع است، به خواندن است و به شنیدن است. مصحف شریف هم واسطه ای برای خواندن است. و الا صرف مصحف شریف کافی نیست. جلوتر عرض کردم کسی که از قرآن هیچ چیزی نخوانده است، وقتی به سوره بقره میرسد به این صورت میخواند: «بسم الله الرحمن الرحیم، اَلَم». میخواند یا نمیخواند؟ نمیخواند «الف، لام، میم». او که به این صورت نمیخواند. اما کسی که روی سماع متواتر مسلمین از شارع آمده میخواند «الف، لام، میم». تردید نمیکند کسی این آیه را «أَلَم» خوانده است. بنابراین قوام قرآن به تلاوت است. این اولاً.