رفتن به محتوای اصلی

نگاه نادرست ابن خلدون به تطور خط و ضعف ابتدائی آن

 

شاگرد2: در سوره بقره، آیه دویست و هجده، کلمه «رحمت» با «ت» مبسوطه نوشته شده، اما در آیه صد و هفتم سوره آل عمران با «ة» مربوطه نوشته شده است. این ها ربطی به وقف ندارد، چون در هر دو «رحمة الله»، مضاف و مضاف الیه است، اما یکی با تاء مبسوطه و دیگری با تاء مربوطه است.

استاد: بله، عرض کردم مساله رسم المصحف یک علم است. این هایی که من می گویم ذهن شما را تحریک می کند تا به دنبال این ها بروید. اما وقتی به دنبالش می روید، می بینید چه دم و دستگاه عظیمی است. عده ای آمده اند این ها را بمباران کرده اند و گفته اند این ناسخ چیزی بلد نبوده، خط ضعیف بوده. عبارات عجیبی داشتند. من برخی از آن ها را آورده ام.

اما کسانی که به این صورت بمباران می کنند، بعدا خودشان گیر می کنند. در شرح نهج البلاغه[1] مرحوم خوئی آمده؛ منهاج البراعة ایشان را حاج آقای حسن زاده تمام کرده اند. به نظرم از جلد چهاردهم به بعد بود. بخشی که ایشان تمام کرده اند را نگاه کنید. می گویند این چه حرفی است که می گویند خط ناقص است؟! «غلطٌ جداً». خب ابن خلدون گفته! ابن خلدون که سرش نمی شود. او یک تاریخ تمدنی می نویسد، و به خط به عنوان یک پدیده تمدنی است، نگاه می کند. خب همین استدلال و تمام شد؟! یک حرف هایی که در ابتدا جذاب است و وقتی به دنبال آن می روید قسم می خورید که حرف غلطی است. الان می توان قسم خورد که حرف ابن خلدون غلط است. در فدکیه هم گذاشته ام. بعضی از اساتیدی هم که مصحف را پرده برداری کرده اند، صحبت کرده­اند. جلسه­ای بوده، ایشان هم می­گویند؛ می گویند این چه حرفی است که می گویند عرب خط بلد نبوده، خط ضعیف بوده -و هو من سوء هجاء الأولين[2]- و ... ؟! فراء که «سوء هجاء الاولین» را گفت، خودش جزء نحوی هایی بود که خط املائی و خط جدید را درآوردند؛ مدافع این ها بودند. او می گفت «سوء هجاء الاولین»، خب ما که نمی توانیم تابع او بشویم. اگر یک غلطی گفت ما هم بگوییم او دارد درست می گوید. لذا می گویند این حرف بسیار غلط است. اتفاقا بعد از زحمت های زیادی این را می گویند؛ به عنوان یک متخصص خط می گویند. مصحف آستان قدس را ایشان تازه پرده برداری کرده. ایشان می­گویند به طور قطع خطی که در زمان کتابت قرآن کریم بود و قبلش بود، خط بسیار پیشرفته و خوبی بوده. این حرف درست است.


[1] منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : ۱‍۶  صفحه : ۲۷۴

[2] معاني القرآن للفراء (۱/ ۴۳۹)

«وقوله: ولأوضعوا خلالكم الإيضاع: السير بين القوم. وكتبت» بلام ألف وألف بعد ذلك، ولم يكتب في القرآن لها نظير. و ذلك أنهم لا يكادون يستمرون في الكتاب على جهة واحدة ألا ترى أنهم كتبوا فما تغن النذر «4» بغير ياء، وما تغني الآيات والنذر «5» بالياء، وهو من سوء هجاء الأولين. ولا أوضعوا مجتمع عليه في المصاحف. و أما قوله: أو لا أذبحنه فقد كتبت بالألف وبغير الألف. وقد كان ينبغي للألف أن تحذف من كله لانها لام زيدت على ألف كقوله: لاخوك خير من أبيك ألا ترى أنه لا ينبغي أن تكتب بألف بعد لام ألف.