رفتن به محتوای اصلی

تعدد قرائات و سبعة احرف، پاسخی به مساوی انگاری بین اختلاف قرائات و تحریف قرآن

 

شاگرد:...

استاد: این هم فرمایش خوبی است. می گویند کسانی که قائل به تحریف هستند نمی توانند به «إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ»[1] استدلال کنند، چون می گویند خود همین هم تحریف است. این از آن هایی است که مکرر گفته ام. در مرآة العقول مرحوم مجلسی می گویند ما تواتری بالاتر از روایات تحریف نداریم. بعد اشکالی را که مرحوم فیض در کتاب عین الیقین دارند را تحت عنوان «ان قلت» مطرح می کنند؛ این «ان قلت» برای فیض است. خب جوابش چه؟ جوابش رفت که رفت. جواب نداشته، نسخه مرحوم مجلسی مانده است. حتی من گفتم نسخه... .

شاگرد2: اجماع هست که خود این آیه تحریف نشده. خود علامه مجلسی هم قائل است که این آیه تحریف نشده. دیگر نمی توانید بگویید این آیه تحریف شده.

استاد: فیض چه گفته؟ فیض فرموده وقتی احتمال آمد که خلاصه در آن دست برده اند، اجماع معنا ندارد.

شاگرد: یقین داریم.

استاد: از کجا یقین داریم؟ این را فیض فرموده اند.

شاگرد: در این آیه اجماع داریم.

استاد: کجا اجماع داریم؟

شاگرد: بین همه قرائات آمده است.

استاد: اگر الان بگویند در مصحف ابن مسعود به این صورت است: «ان نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون عند الامام»، چه می­گویید؟

شاگرد: هیچ قرائتی نداریم.

استاد: عثمان سوزانده، صحبت سر همین است. مرحوم مجلسی ان قلت را می آورند ولی هیچ جوابی نداشتند. لذا ان قلت در مرآة العقول مانده ولی «قلت» آن نیست. شما نسخه های خطی آن را هم ببینید. جوابی نداشته اند. حرف فیض جواب ندارد. اما جواب آن چیست؟ جوابش همین بحث هایی است که ما می کنیم. آن روایات متواتره فضای قرائات آن زمان را برای ما ترسیم می­کند، نه این که شما روی مبنای خودتان بگویید حرف واحد یعنی یک قرائت و بقیه آن ها تحریف است.

شاگرد: جوابش قرائات است.

استاد: بله، لذا گفتم پایه فصل الخطاب مرحوم نوری بر حرف واحد است. اگر حرف واحد را برداریم کل فصل الخطاب فرو می ریزد. مرحوم مجلسی هم به تبع آقایشان همین را می گویند. آن ها می گویند حرف واحد تنها یکی از آن ها است. مرحوم آقای جعفر مرتضی در بحوث هامه می گویند: «اختلاف القرائات یساوی التحریف». عنوان کتابشان است.

شاگرد2: عرض من این است که اختلاف قرائات چطور جواب این می شود؟ یعنی می تواند کل این آیه در یک قرائت نباشد؟

استاد: مفسرین شیعه و سنی دارند. قرائاتی که ما داریم، تماما متواتر است. یعنی به طور قطع حضرت به این صورت اقراء کرده اند. دیگر احتمال نقل چه معنای می دهد؟! به طور قطع این ها را اقراء کرده اند. شهید اول گفته اند «لثبوت تواتر العشر». پس ما این ها را داریم و قطعی است. شیخ الطائفه و شیخ مفید گفته اند قرآن متواتر است، ما در این ها مشکلی نداریم که این ها هستند. صحبت سر این است که قرائات دیگر بوده یا نبوده، و چقدر ثابت می شود. ببینید بحث چقدر روشن می شود. واضح و آشکار است.

 

والحمد لله رب العالمین


[1] الحجر۹