رفتن به محتوای اصلی

تعسر جمع قرائات مختلف در مصحف واحد علت اختلاف رسم مصاحف

 

ادامه عبارت را ببینید: ایشان می‌گویند اگر سؤال کنند، جوابش این است:

«و ثبت عنده إن هذه الحروف من عند الله عز وجل»؛ برای عثمان واضح شد که هم «ولا یخاف» است و هم «فلایخاف». در سوره مبارکه بقره،حضرت هم اقراء فرمودند «و اوصی ابراهیم» و هم اقراء کردند «و وصّی ابراهیم». الآن هم عرض کردم وقتی ما مصحف را باز می‌کنیم، «و وصّی» است. همان مصحف اهل کوفه است. وقتی مصحف ورش در الجزائر و مغرب را باز می‌کنیم «و اوصی» است. هر دوی آن‌ها هم در مصاحف مسلمین هست، مفسرین هم گفته اند. مرحوم شیخ طوسی در تبیان، در مجمع البیان دارند. این‌ها واضح است.

«كذلك منزلة»؛ به همین صورت این‌ها نازل شده‌اند. «و من رسول الله صلى الله عليه وسلم مسموعة»؛ همه این‌ها را از حضرت شنیده‌اند. «و علم إن جمعها في مصحف واحد على تلك الحال غير متمكّن إلا بإعادة الكلمة مرتّين»؛ در یک مصحف باید دو بار نویسند. یک بار بنویسیم «فلا»، یک بار هم بنویسیم «و لا». تازه با افراد القرائه هم مخالف بود. بحثش خیلی مهم بود.

«و في رسم ذلك كذلك من التخليط والتغيير للمرسوم مالا خفاء به ففرقها في المصاحف لذلك»؛ هر کدام از این‌ها را در مصاحف آورد تا این قرائات معروف بین مسلمین بماند. کما این‌که امروزه مانده است.امروزه به‌وضوح، این‌ها را داریم.

«فجاءت مثبتة في بعضها و محذوفة في بعضها لكي تحفظها الأمة كما نزلت من عند الله عز وجل و على ما سُمعت من رسول الله صلى الله عليه وسلم فهذا سبب اختلاف مرسومها في مصاحف أهل الأمصار». در المحکم هم دارد. المقنع دانی در رسم مصحف است. کتاب دیگر هم دارد به نام «المحکم فی نقط المصاحف». نقط یعنی ضبط المصحف. کلمه ضبط الآن خیلی رایج تر شده است. شما مصحف شریف را که باز می‌کنید هر چه پایه کلمه است، رسم می‌شود. «فلا یخاف» و «و لا یخاف» در رسم مصحف اختلاف دارند. اما این‌که اینجا مد دارد، همزه به چه نحو است، نقطه‌اش به چه صورت است…؛ «کیف ننشزها»[1] یا «کیف ننشرها»؟ همه این‌ها به ضبط بر می‌گردد. تمام علاماتی که غیر رسم است، امروزه ضبط می‌گوییم. در آخر مصحف توضیح می‌دهند. ضبط، مراحل و مراتب مختلفی دارد. اولین مباشر ضبط، نقط الاعجام است. دومین آن‌ها نقط الاعراب است. این‌ها از قدیم بوده است. الآن هم نقط الاصول است؛ کجا مد بدهید، چطور بدهید، به چه نحوی بخوانید و … .

این عبارت را خواندم. می‌خواهم دنباله آن نکته‌ای را عرض کنم.


[1] البقره ۲۵۹