رفتن به محتوای اصلی

ب)شواهد واضح تعدد قرائات و اعتراض به عثمان در توحید مصاحف، توسط سید مرتضی در کتاب شافی

 

خلاصه بحمد الله این کتاب طرابلسیات چاپ شده ودیگر قابل دسترسی است. عبارتی که سید در اینجا دارند را می‌خواهم بخوانم تا ببینید سید چه گفته اند. نسبت به بحث‌هایی که قبلاً داشته‌ایم عجائبی است. یعنی به این تصریح و به این بیان نداشته‌ایم. یکی از جایزه هایی که تعیین کرده بودیم، این بود که یک نفر از علماء شیعه پیدا کنیم که راجع به‌معنای حرف واحد توضیح داده باشند. خب در کافی روایت داریم، خود مرحوم شیخ و طبرسی هم فرمودند مشهورات نزد امامیه این است که «ان القرآن واحد نزل من عند واحد». گفتیم خب قبل از مجلسی اول و بعد پسر و فیض که در قرن یازدهم به بعد همه روی مبنای معروف الآن هستند؛ قبلش یک نفر پیدا کنیم…؛ مقدس اردبیلی با این دقتی که دارد و مناقشه ای که می‌کند، می‌گوید در قرائت سبع خلافی نیست. شهید اول عشر را فرموده اما محقق اردبیلی قبول نمی‌کند. شهید ثانی و محقق کرکی از شهید قبول کرده‌اند. محقق اردبیلی نپذیرفته‌اند. ولی قرائت سبع را پذیرفته‌اند. خب چطور ایشان هفت را می‌پذیرند؟! علامه حلی با آن محکمی برایشان صاف است، اما از آن طرف می‌گوییم مشهور امامیه این است که حرف واحد است؟! چطور جمع می‌کردند؟! اولین کسی که ما دیدیم متعرض این شده بودند، صاحب وسائل در رساله تواتر القرآن بود. در نرم‌افزار مشکات هست. ایشان گفته بودند منافاتی ندارد؛ هم حرف واحد است و هم سبع. قبلاً بحث کردیم.

حالا این چیزی که امروز داریم؛ چیزی که قبلاً پیدا نشده بود، الآن به این صراحت پیدا شده و همراهش هم یک عبارتی از «الشافی» ایشان آورده‌ایم که بحث ما را تکمیل می‌کند. ببینیم مرحوم سید چه می‌گویند. اول عبارت «الشافی» را می‌گویم تا بعد عبارت طرابلسیات را بخوانیم.

کتاب شافی را مرحوم شیخ الطائفه تلخیص کرده‌اند؛ تلخیص شافی در کلام مرحوم شیخ طوسی که اصلش برای سید است. در صفحه سیصد می‌فرمایند:

قال صاحب الكتاب: (فاما جمعه الناس على قراءة واحدة، فقد بيّنا ان ذلك من عظيم ما خصّ بها القرآن، لأنه مع هذا الصّنيع قد وقع فيه من الاختلاف، ما وقع، فكيف لو لم يفعل ذلك، و لو لم يكن فيه الّا اطباق الجميع على ما أتاه من أيّام الصّحابة الى وقتنا هذا، لكان كافيا).[1]

«قال صاحب الكتاب: (فاما جمعه الناس على قراءة واحدة»؛ سنی است؛ می‌گوید یکی از فضائل عثمان این است که مردم را بر قرائت واحده تجمیع کرده است. سید می‌فرمایند این فضیلت شد؟! حالا می‌خواهند جواب او را بدهند. یعنی همان سبکی که مرحوم مجلسی در جلد هشتم بحارالانوار کمپانی دارند. قبلاً عرض کرده بودم طبع کمپانی و تبریز همان بیست و پنج جلد موافق مرحوم مجلسی است. در السنه معروف بوده که می‌گفتند بحارالانوار جلد هشتم. جلد هشتم خود مرحوم مجلسی که در چاپ­های ما می‌شود جلد بیست و هشتم تا سی و چهارم. کتاب فتن؛ سقیفه و غیر آن.


[1] الشافي في الإمامة، ج‏۴، ص: ۳۰۰