رفتن به محتوای اصلی

توحید مصاحف در تنافی با اقراء قراءات متعدد توسط حضرت رسول ص و اجازه ایشان به امت در قرائت آنها

 

حالا که این‌طور هست، سید در شافی می‌فرمایند: صاحب کتاب گفته:

«فاما جمعه الناس على قراءة واحدة، فقد بيّنا ان ذلك من عظيم ما خصّ بها القرآن، لأنه مع هذا الصّنيع قد وقع فيه من الاختلاف، ما وقع، فكيف لو لم يفعل ذلك»؛ که اختلاف می‌ماند، «و لو لم يكن فيه الّا اطباق الجميع على ما أتاه من أيّام الصّحابة الى وقتنا هذا، لكان كافيا»؛ دیگر کسی مخالفت با آن نکرد.

سید در صفحه سیصد و دوم جلد چهارم می‌فرمایند:

يقال له: أمّا ما اعتذرت به من جمع الناس على قراءة واحدة فقد مضى الكلام عليه مستقصى و بيّنا ان ذلك ليس تحصينا للقرآن و لو كان‏ تحصينا لما كان رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم يبيح القراءات المختلفة[1]

«يقال له: أمّا ما اعتذرت به من جمع الناس على قراءة واحدة فقد مضى الكلام عليه مستقصى و بيّنا ان ذلك ليس تحصينا للقرآن»؛ این‌که حفظ قرآن نبوده، تا برای او فضیلت درست کنید.

«و لو كان‏ تحصينا لما كان رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلم يبيح القراءات المختلفة»؛ اگر این فضیلت است، خب چرا خود حضرت اباحه کرده‌اند؟! حالا مهم ترش هم می‌آید؛ همان حرف واحد است.

«و قوله: (لو لم يكن فيه الا اطباق الجميع على ما اتاه من ايام الصّحابة الى وقتنا هذا) ليس بشي‏ء، لانّا نجد الاختلاف في القراءة»؛ می‌گویند عثمان خواست اما عملاً نشد. یعنی الی الیوم کتب تفسیری مسلمین پر است از مسأله قرائات. عثمان خواست ولی نشد. چرا؟ «لانّا نجد الاختلاف في القراءة و الرجوع فيها الى الحروف»؛ حروف یعنی فرش القرائات. اصول که اصول است.  «مستمرا في جميع الاوقات التي ذكرها الى وقتنا هذا»، بعد این جمله را می‌فرمایند: «و ليس نجد المسلمين»؛ «المسلمین» می‌فرمایند. «يوجبون على أحد التمسّك بحرف واحد»؛ یعنی سید روایت مشهور «حرف واحد» نزد شیعه را نمی‌دانستند؟! شیعه را جزء مسلمانان نمی‌دانند؟! می‌فرمایند: «فكيف يدّعي اجماع الجميع على ما اتاه عثمان؟»؛ که یک حرف است. او خواسته یک حرف بیاورد می‌گوید اجماع، احدی نیست که حرف واحد را بگوید.


[1] الشافي في الإمامة، ج۴، ص: ۳۰۲