اشاره ای فقهی به حکم جمع القرائة
شاگرد: جمع به این معنا است که در قرائت واحد، دو قرائت را بخوانند؟
استاد: بله، هم «ملک یوم الدین» را میخوانند و هم «مالک یوم الدین» را. پسر محمد بن علی حسینی، در الآیات البینات بهشدت این را رد کرد. از چیزهای جالب کتاب هم این است که معمولاً متن قبلی را بالا میگذارند و زیر آن تعلیقه میزنند که آن را رد کنند، اما ایشان در کتابش برعکس رفتار کرده است. گفته من مطالب حق خودم را بالا میگذارم و حرفهای فلانی را که میخواهم رد کنم زیر میگذارم. این هم از چیزهایی است که من نظیر آن را ندیدهام. بالا حرفهای خودش را میگوید و در پایین مردود را گذاشته است.
شاگرد: استدلال ایشان برای رد جمع چیست؟
استاد: میگوید که بدعت است و اینها نبوده است. میگوید دانی و … میگوید از قرن پنجم چون همت ها کم نشده بود حاضر نبودند در جلسات صد ساعته و پانصد ساعته بنشینند، لذا چون همت ها کم شده بود، اساتید مجبور شدند که جمع شدند. بعد ایشان میگوید این مجوزی برای این بدعت نمیشود. بعد تفسیری در مقام اقراء و غیرش دارند [که برای دیدن آنها] کتاب را نگاه کنید.
شاگرد٢: من صوت های مختلفی را گوش دادم و دیدم در جمع الماهر یک سوره و چند آیه را به یک صورت نمی خوانند.
استاد: به کتاب ابوبکر محمد بن علی مراجعه کنید، راحت میشوید. آن میگوید بدعت است و حق ندارید این کار را کنید. چه جمع ماهر و چه غیر ماهر را حق ندارید. ولی ظاهراً به این صورت نیست. ما خیلی کم به مباحث فقهی قرائات وارد شدهایم. تلاش ما این است که فعلاً فضاهایی که مستندات کافی داریم که این فضاها بوده را دوباره احیاء کنیم. این برای ما خیلی مهم است. بعد از اینکه احیاء شد هر چه که اهل قرائت گفتهاند، حکم فقهی آن چه میشود، باید دقیق و ریز به ریز بررسی شود؛ «القرائة سنة متبعة»، خب مگر همه سنت واجب است؟! سنتهایی هست که مندوب است و سنتهایی هست که واجب است. نمیشود به صرف اینکه گفتید «القرائة سنة»، هر چه که شما از شیخ شنیدید، در مرحله فقهی واجب باشد. چطور شما وجوه [مختلف ] دارید، آنها هم خیلی هایش به این صورت است.[1] منظور اینکه مباحث فقهی آن در جای خودش است.
[1] توضیح استاد محترم: منظوراز «وجوه مختلف»، به نحو استعمال رایج نیست، بلکه منظور چهارگانه: قرائت، روایت، طریق، وجه، است، وجه را خود قراء مخیر میدانند و اصطلاح آنهاست، و لذا منظور از «خیلیهایش به این صورت است» یعنی خیلی از الزامات قراء چه بسا از نظر فقهی، مثل وجه نزد خود انها باشد البته به صورت راجح و ارجح در سنت.
بدون نظر