رفتن به محتوای اصلی

در دسترس بودن صوت و تصویر قرائت های مختلف در عصر حاضر

 

یکی از نکاتی هم که خیلی جالب است، این است که از کارهایی که در زمان حاضر شده و کار خوبی هم بود که شروع شد، این بود: کسانی که در فن مصحف و رسم القرائت بودند این را دارند؛ من اولین بار در التمهید دیدم و بعد به‌دنبال آن رفتم؛ سعید لبیب یک مصری است. کار خوبی کرده. گفته وقتی امکانات امروز آمده و می‌توانیم ضبط کنیم چرا نکنیم؟! تا به حال مسلمانان رسم المصحف داشتند. خب رسم را می نویسند و همه می‌بینند و آن را انتقال می‌دهند. اما قرائات تنها سینه به سینه بود. یعنی یا بنویسند که چنین قرائت کرده یا باید در محل اقراء بنشینند. وقتی اقراء را بنویسنند نمی‌دانند که چطور بخوانند و سردرگم می‌شوند. نشستن سینه به سینه و اقراء و نگاه هم کار سختی است.

حاج آقای حسن زاده می‌فرمودند وقتی آقای شعرانی برای من شاطبیه را درس گفتند، به من گفتند ببین این کتاب با سایر کتاب ها فرق می‌کند. در اینجا باید چشم هایت به دهن من باشد. عرض و اقراء به همین معنا است. کارشان این بود. هر کسی که شاطبیه می خوانده همین‌طور بوده. می‌فرمودند در اینجا باید به لب‌های من و به دهن من نگاه بکنی. سرت زیر نباشد و تنها گوش بدهی. بلکه باید چشمت هم من را ببیند. این را آقای شعرانی می‌فرمودند که خودشان هم نزد پدرشان خوانده بودند.

این آقای سعید اللبیب، المصحف المرتل را نوشت. کتابی است که مقدمه بلند بالایی هم دارد. مطالب خیلی خوبی در مقدمه آن است. این آقا چه کار کرده؟ گفته تا حالا که این وسائل نبود، در جلسات اقراء باید بنشینیم و گوش بدهیم. اما حالا که ضبط صوت آمده ما قراء مهم دنیا را جمع کنیم و این‌ها را ضبط کنیم. لذا آن‌ها را آورد و قرائات عشر را ضبط کرد. یعنی این مقدمه را با مجموع قرائات در الواحی که داشت، ضبط کرد. البته این کار ایشان بعداً خیلی گسترش پیدا کرد. 

شاگرد: یعنی چه کار کرد؟

استاد: همه آن‌ها از اول تا آخر قرآن را قرائت کرده‌اند. قرائت ورش، قالون و حفص و … را دارند.

شاگرد: مصحف است یا سایت است؟

استاد: خود کتاب چاپ شده ولی اساتید بعدی المرتل هم دارند.

شاگرد: چه چیزی از آن چاپ شده است؟

استاد: مقدمه آن کتاب قطوری است که چاپ شده. مطالب بسیار خوبی هم برای انگیزه خودش نوشته. این کتاب چاپ شده که مقدمه است. بعد می‌گوید همراه کتاب من آن مسجلات هست. ما می‌گفتیم کاست یا نوار ولی شاید آن‌ها مسجلات می‌گفتند. علی ای حال می‌خواهم اشاره کنم که به‌دنبال این‌ها بروید. چیزهای قشنگی دارد. در التمهید از این کتاب چیزی را نقل کرده بودند، من رفتم ببینم که چه زمانی نوشته شده، بعد دیدم برنامه بلند بالایی داشته و … . سلیقه خوبی هم داشته. صدای قراء مهمی که الآن وفات کرده‌اند، هست. این‌طور نیست که وقتی شیخی وفات کرد تدرب و قرائت خودش را با خودش ببرد، بلکه آن را ضبط کرده‌اند. آقای شعرانی هم که می‌گویند باید به لب‌های من نگاه کنی، آن موقع صوتی بود و الآن تصویری آن هم هست. یعنی کسی که متعلم است می‌تواند به‌صورت کسی که تصویر را ضبط کرده، نگاه کند.