رفتن به محتوای اصلی

رابطه «اختلاف بالزیادة و النقص » و تحریف قرآن

 

شاگرد: اگر یکی از وجوه سبعة احرف نقصان و زیادی باشد، یعنی در یک قرائت بخشی از کلام الهی در دست ما نیست.

استاد: نه، این بحث هم در مباحثه مفصل بحث و رفت و برگشت شده است و الآن  خلاصه آن را عرض می‌کنم. اتفاقا در خود روایت سبعة احرف این نکته موجود است که «کلها کافٍ شافٍ». یعنی هر کدام از این سبعة احرف ولو مشتمل بر زیاده و نقص باشد، همانی که این‌ها تعبیر کردند به این‌که ناقص است را حضرت می‌گویند نگویید ناقص است، بلکه کافی و شافی است. یعنی از مصحف عثمان نه یک حرف زیاد شده و نه یک حرف کم شده. اصلاً حرفی کم و زیاد نشده. پس چرا یک مصحف «و اوصی» دارد و دیگری دارد «و وصی»؟ خود آن‌ها می‌گویند که عثمان عمداً این کار را کرد تا دو حرف را باقی نگه دارد. این را مفصل دارند. یکی-دوتا نیست. فقط باید ما با این فضا مانوس باشیم. به نظرم در التمهید بود که فرموده بودند در قرآن همه مسلمانان «و وصی» هست، چه کسی می‌گوید «و اوصی»؟! یک زمانی کسی اشتباهی کرد و مسلمانان آن را رفض کردند. خب من عرض کردم الآن مصحف ورش که نوشته شده و بین جهان اسلام موجود است، «و اوصی» دارد. صفحه بیستم مصحف ورش است. یا «سلام علی آل یاسین» در مصحف ورش.

منظور این‌که خصوصیت سبعة احرف این است؛ در کتاب سلیم هم بود؛ مراجعه کنید؛ طلحه به امیرالمؤمنین عرض کرد آن مصحفی که شما آوردید و آن‌ها نپذیرفتند کجا است؟ حضرت حرف را عوض کردند و چیزهای دیگری گفتند. نزدیک یک صفحه کتاب حرف‌های حضرت است. وقتی فرمایش حضرت تمام شد، طلحه دوباره تکرار کرد. گفت این‌ها که درست است. اما من آن مصحف را می‌خواهم. حضرت فرمودند به آن مصحف چه کار داری؟! آن مصحف را که نخواهی دید. ولی به تو بگویم همین مصحفی که هست، کله قرآن. و حجت در آن تمام است. یعنی کسی بخواهد از همین مصحف به سائر قرائاتش هدایت شود، می‌شود. از دو طریق؛ یک طریق خیلی بالا که ابوفاخته به ما گفت. منها یستخرج القرآن. یعنی شما با حروف مقطعه قرآن تمام قرائات سبعة احرف را می‌توانید به دست بیاورید. یعنی شما از حروف مقطعه می‌توانید به «و رهطک منهم المخلصین» هم دست پیدا کنید. این برای سطح بالای حرف سعید بن علاقه است که از اصحاب خاص امیرالمؤمنین است.

یک سطح پایین‌تری هم دارد که الحمد لله ما در زمان خوبی هستیم. دیدم دو سنی بحث کرده بودند؛ یکی گفته بود «انا نزلنا الذکر و انا له لحافظون»، چرا هی روایت می‌آورید که فلان چیز نیامده؟ در روایت عایشه قرآن می‌شود؟ دیگری هم جواب داده بود که الحفظ علی انواع. «انا له لحافظون»؛ به وسیله حدیث عایشه تا امروز بین مسلمین بماند هم نوعی از حفظ است! حالا او به این صورت جواب داده بود. با تعدد قرائات و سبعة احرف این خیلی واضح است. 

در زمان ما سه-چهار معجم قرائات نوشته شده؛ در این اینترنت موجود است. هفت-هشت جلد است. یکی از آن‌ها نه جلد است. بیست و پنج جلد تفسیر الماثور که همه این‌ها را دارد. خیلی از این‌ها را دارد. عربستان چاپ کرده است. وقتی شما به این مراجعه می‌کنید و تا ذیل یک آیه می‌روید، همه آن‌ها را جمع‌آوری کرده است. تمام قرائاتی که موجود بوده را زیر یک آیه می‌بینید. خب الآن شما به این‌ها دسترسی دارید. با مراجعه به یک کتاب.

ولی مطلب خیلی بالاتر از این‌ها است. ما هر چه جلو رفتیم با یک فضایی مواجه می‌شوید؛ نمی‌دانم چه بگویم. چیزی که به ذهنم می آید را در یک کلمه این‌طور می گویم: با یک تراث عظیم ذی قیمت مواجه می‌شوید که وارث قدر آن را نمی‌داند. دارد خاک می‌خورد و وارث نمی‌داند که چیست. یادتان هست که رنسانس را عرض می‌کردم؟! تا زمانی‌که قسطنطنیه فتح نشده بود چه نسخه‌های نفیسی با زبان‌های یونانی در کتابخانه خاص قسطنطنیه موجود بود. خاک می‌خورد. در زمان قبل از رنسانس بود. بعد سلطان محمد فاتح عثمانی حمله کرد و قسطنطنیه را فتح کردند و شد استانبول. مسلمانان آن را گرفتند. وقتی مسیحی ها فهمیدند که قسطنطنیه رفت، گویا ریختند به این کتابخانه‌هایی که این کتاب‌ها در آن خاک می‌خورد و همین‌طور به‌صورت بار از طریق دریا آن‌ها را فراری دادند. کتاب‌های کتابخانه قسطنطنیه همه به رم رفت. وقتی انتقال دادند گفتند ببینیم در آن‌ها چیست. در تاریخ نوشته اند. دیدند کتاب‌های ارسطو، اقلیدس، ارشمیندس به زبان یونانی است. یعنی قبل از آن خود اروپایی ها که نیاز مبرم به این کتاب‌ها داشتند باید عربی یاد می‌گرفتند و از عربی ترجمه کنند و بعد از اینکه این کتاب ها را بردند به زبان یونانی آن‌ها دسترسی پیدا کردند. من زمانی به این رسیدم که مباحثه تحریر اقلیدس داشتیم، دیدم نسخه ای که آن آقا به انگلیسی گذاشته که فرق می‌کند. فرق های خاصی که آدم می‌فهمد یک کتاب نیست.

وقتی به دنبالش رفتم دیدم بله، این‌ها از نسخه‌های یونانی به اینجا آورده‌اند. یعنی الآن که تحریر اقلیدس در دنیا منتشر می‌شود دیگر از ترجمه عربی نمی‌آورند. از ترجمه خود نسخه یونانی می‌آورند. این‌ها نکات مهمی است. الآن غربی‌ها مصحف قدیمی پیدا می‌کنند و داد و فریاد می‌کنند علیه اسلام که دیگر اسلام تمام شد! درحالی‌که این تراث موجود است. سطر به سطر این‌ها موجود است. متخصصین می‌دانند. اصلاً برای کسانی که این‌ها را می‌دانند خنده‌دار است که شما یک مصحفی پیدا کردید و در لایه زیرین آن دیدید که مصحف ابن مسعود است، داد و فریاد کنید. چون جزء متواترات و واضحات است. تنها باید چند لحظه درنگ کنید و بنشینید و شروع کنید شواهد را ببینید تا بالای صد شاهد برود از همان مصحف ابن مسعودی که آن‌ها پیدا کردند و به خیالشان اسلام تمام شد! ابداً به این صورت نیست. تمام مطالب موجود است.