نظریه قطعه بندی مختلف آیات قرآن کریم و توقیفی بودن آن
شاگرد: این فرمایشی که در قطعههای آیات داشتید، جوابی از روایاتی میشود که تعداد آیات را تا هفده هزارتا میدانند؟
استاد: نگاه به آیات نگاه متفاوتی است. و لذا از چیزهای عد الآی این است که سند را به امیرالمؤمنین علیهالسلام میرسانند. اما در اینکه خود حضرت این را طبق کدام آیه کردهاند، مختلف میشود. در خود روایات شیعه هم دارد. یعنی به فرمایش شما مانعی ندارد که کجا را آیه کنیم، بلکه باید جبرئیل اعلام کند و توسط اولیاء خدا در کتاب او بیان شود. همینطوری که قرائات متعدد است، مواضع آیات هم نسبت به اقراء های مختلف متفاوت است و مشکلی ندارد. لذا یک سوره کوچک میتواند پنج آیه باشد و میتواند سه آیه باشد. در کافی شریف داشت که سوره مبارکه توحید سه آیه است. بحثش را کردیم. درحالیکه یا چهار آیه است یا پنج آیه. این جور یادم است. تصریح امام بود یا مرحوم مجلسی فرمودند لازمه حرف امام سه آیه است. فراموش کردهام. در مرآة العقول هست. مرحوم مجلسی فرمودند یا خود امام فرمودند که سوره مبارکه توحید سه آیه است. و حال اینکه به یک معنا میتوانید در نماز آیات پنج قسمتش کنید و با جزئیت بسم الله سوره مبارکه توحید را بخوانید.
شاگرد٢: ضمیر «انّه» در «آل یاسین» به چه برگشت؟
استاد: مثلاً «قُلۡ مَا يَعۡبَؤُاْ بِكُمۡ رَبِّي لَوۡلَا دُعَآؤُكُمۡ»[1] حضرت آن را منفصل کردند و کاری ندارند به بعدش که «فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا». اگر آن را بخوانید میبینید استشهاد امام ربطی به دعا ندارد. بلکه دعوت نبوت است.
شاگرد: یعنی در آن نزول، بقیه اش نازل نشده؟ یعنی «آل یاسین» یک نزول جدایی است که همراه بقیه نیست؟
استاد: قرائت کتاب مکنون است. کتاب مکنون ریختش طوری است که وقتی این را میخوانیم این معنا را دارد. به بعدش اضافه میکنیم، معنای دیگری دارد. این جور نیست که وقتی نزول میگویید، یعنی تکه بعدی را نخواند. اقراء میکند. اقراء متناسب با کتاب مکنون. و اینها همه را سامان میدهد. به نحو تدوین معنایی یا تدوین نگاشتی. با آن نحوی که خودش دارد. حالا باز تفاسیر را هم نگاه کنید. در مورد «انّه» مطالب خوبی هست. کسانی مثل طبری هیچی، میگویند ضمیر نشانه این است که آن قرائت نمیشود. کسانی که «آل یاسین» را قبول دارند ببینید «انّه» را چطور معنا میکنند. چند وجه دارند.
شاگرد٢: یعنی شما قائل نیستید که نسخه جدای از قرائت است؟ یعنی یا همه آنها با هم قرائت است… .
استاد: اقراءها با مقطع های هر آیه، اقراء هایی است که در استعمالات وسیعی که برای کتابش قرار داده مستقل از مواضع دیگر است. این استقلال همه جا هست. «قل الله ثم ذرهم»؛ «قل الله» یک معنا و اقرائی مستقل است که جبرئیل همراه آن «ثم ذرهم» را نمیگوید. میگوید «قل الله» و تمام. در اقراء دیگر و در مقطع دیگر میگوید «قل الله ثم ذرهم». اصلاً معنای دیگری هم هست. لذا ایشان گفتند «هذان سرّان تحتهما اسرار». اینکه بگویند «سرّان تحتهما اسرار» معلوم میشود که علامه خیلی مقصود دارند و از اینجا مطلب فهمیدهاند. تازه ذیل آیه دیگر به اینجا مثال میزنند. ذیل خودش که همین را هم نگفته اند. یعنی اگر المیزان بود و آن مثال در جلد اول نبود و شما تنها ذیل آیه «قل الله» را میدیدید علامه فقط ظاهر را معنا کردهاند. و حال اینکه علامه اینطور نبودند.
[1] الفرقان ٧٧