احتمالی دیگر در معنای اکثار صلوات
«وبالشهادتين يدخلون الجنة ، وبالصلاة ينالون الرحمة ، فأكثروا من الصلاة على نبيكم وآله إن الله وملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما» [1].
شاگرد: در مورد اکثار در جلسهی قبل صحبت شد. ما بهدنبال این بودیم که حریم این اکثار مشخص شود؛ یعنی چه کاری انجام بدهیم تا مصداق اکثار قرار بگیرد. شاید اصلاً قرار نیست با یک رفتاری خودمان را مصداق اکثار قرار بدهیم. مثلاً حد حمد الهی به قدری بالا است، به قدری ما دستور داریم که حمد انجام بدهیم که اتفاقا کسی حمد بیشتری کرده است که خودش را مقصر بداند. شاید قرار است که این مطلب را برساند، تا اینکه ما بهدنبال حدش باشیم.
استاد: ایشان یک محمل و بیانی برای «فاکثروا من الصلاة» میگویند؛ اینطور نیست که بگوییم صد بار یا کمتر و بیشتر مقصود است. بلکه «اکثروا» یعنی این را درک کنید که نیاز دارید که مدام زیاد کنید. چرا؟؛ چون پایان ندارد. چون نهایتش کران ندارد. چون صلات، پایان و کران ندارد، شما زیادش کنید. چرا؟؛ چون چیزی که کران ندارد، هر چه زیاد بکنیدش به نهایتش نمیرسد. این هم یک معنایی برای اکثر است. چرا «اکثروا» میفرمایند؟ چون ریختش، ریخت بیکران است. پس شما نیاز دارید به زیاد کردن، در محیطی که پایان ندارد. این مانعی ندارد.
الآن باز در دنبالهی همین بحثها میآید. راجع به لغت صلات و هم اینکه ببینیم در موارد مختلف معنای صلات چه میشود. دقیق یادم نیست که در جلسهی قبل لغت صلات را تا کجا رسیدیم.
شاگرد: …
[1]. شیخ صدوق، التّوحيد، ج ۱، ص ۷۳.