قول ملاصدرا در عبارت «لک یا الهی وحدانیه العدد»؛ الواحد یفعل بتکرره العدد
آن استاد سفارش میکردند که «وحدانیةَ العدد» بخوانید. ظاهراً در درس اسفار بود. میگفتند: «وحدانیةَ العدد» بخوانید. ایشان این معنا را میفرمودند؛ وحدانیة العدد به چه صورت است؟؛ یعنی یک واحدی داریم که «یفعل بتکثره العدد». عدد پدید میآید اما هیچ نیازی نیست که از غیر واحد قرض بگیریم. آخوند ملاصدرا، این را، توضیح میدهد. در اسفار از باب مثل مفصل توضیح میدهد. میگوید شما یک دارید؛ هیچ چیزی غیر از یک را به کار نیاورید. خود همین یک، تکرر پیدا میکند و عدد پدید میآید. بینهایت عدد پدید میآید از واحدی که غیر از آن چیزی به کار نیاوردهاید. خُب، این مثال، مسامحهی روشنی دارد. شاید هم نوشته باشم. در اینجا چارهای نداریم غیر واحد را به کار بیاوریم. یعنی این مثال برای ذات خدای متعال و واقعیت معرفتی مثال ناقصی است. ولی از مثالهایی است که زده شده است. «الواحد یفعل بتکرره العدد» بدون اینکه چیزی را به کار بیاوریم. این یک مثال است.
شاگرد: در این بیان، چرا به این صورت میخواندند؟
استاد: میفرمودند: خدای متعال وحدانیتی دارد که نحوهی آن وحدانیت، نحوهی وحدانیت عدد است. عدد چیست؟؛ عدد این است: ولو کثرات هست اما در دل این کثرات، جز یک چیزی نیست. همان یک است که تکرار شده است.
شاگرد: یک «وحدانیةٌ» در تقدیر میگیرند که این، مفعول مطلق آن میشود.
استاد: بله. اول این را گفتم. یعنی «وحدانیةٌ وحدانیةَ العدد». به این صورت میخواندند.