مسبوقیت ذات الهی نسبت به حیثیت تشأن
استاد: روی مبنایی که ایشان فرمودند و در مقام ذات شئون میگوییم، در روایات اهل البیت علیهم السلام وقتی میخواهند خداوند متعال را به آن معنایی که عرض کردم توضیح بدهند، وقتی میگویید «حیث»، «عین»، میگویند: «حیّث الحیث فلا حیث له»، «قبّل القبل فلا قبل له». دید را ببینید. میگویند اصل قبلیت، حتی بهعنوان عین ثابت و فوق آن، مسبوق به او است. پس خودش قبل ندارد. فلذا یکی از چیزهایی که چندین سال طول کشید، این بود که در شئونات فرقیه و جمعیه، مهمترین حرف را در کلاس داشتیم. جایی میرسد که اصل تشأن را خود او تشأن میکند. این مقامهای جمع و فرق حقایقی هستند، فوق آن مسألهی وجود منبسط. خود این حقائق، مسبوق به او هستند. لذا اصل تشأن مسبوق است. مرحوم آشیخ محمد حسین اصفهانی، در تحفة الحکیم، فرمودهاند:
«لكنه إن خصّ بالصوفيه****فليس بالدقّة من علّيه
والذات مع شؤونها الذاتيه****بينهما حقيقة العينيه
ففعله تشأن الذات فقط**** فى ذاته وهو على اللّه شطط»[1].
ایشان در آنجا، مبنای حکمت متعالیه را ترجیح میدهند و شئون ذاتیه محضه را رد میکنند. … طوری است که اصلاً مبنا عوض میشود. این فضای خاص خودش را دارد.
و الحمدللّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.
[1]. غروی اصفهانی، تحفة الحكيم، ج ۱، ص ۴۸.