«انتظار نماز بعدی» در معنای «رابطوا»
شاگرد: معنای اخیری که فرمودید، با معنای «رابطوا» موافق است. یعنی اگر «رابطوا» نباشد، سخت است. در خود «رابطوا»، صبر انسان با خدای متعال هم مطرح است.
استاد: بله، مرحوم طبرسی در مجمع، یک گوهری گذاشتهاند. البته باز سؤالی است که قابل تحقیق است؛ میفرمایند «قیل»:
«وقيل: إن معنى رابطوا أي: رابطوا الصلوات، ومعناه: انتظروها واحدة بعد واحدة، لأنّ المرابطة لم تكن حينئذ، روي ذلك عن علي بن أبي طالب عليه أفضل الصلوات، وأكمل التحيات»[1].
برخی گفتهاند در زمانیکه آیهی شریفه نازل شده است، مرابطه [مرزبانی] نبوده است، چرا؟؛ چون هنوز بلاد اسلامی تشکیل مرز نداده بود که عدهای آنجا اهل ثغور باشند و دم مرز کشیک بدهند و لذا، اگر بلاد اسلامی ثغور داشت، غزوهی تبوک که در سالهای آخر عمر حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله بود، محقق نمیشد. در غزوهی تبوک، به حضرت خبر دادند که روم آمده است. خُب، ثغور نداشت؛ لذا پیشگیری کردند. در غزوهی تبوک، جیش العسرة رفتند؛ در این غزوه بود که یکی از مهمترین فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام ظهور کرد. احمد بن حنبل، در رابطه با این فضیلت، میگوید: «تقشعر منه الجلود»[2]. جیش العسره و سختترین غزوه بود، بالاترین لشگر و سرباز و امیر لشگر اسلام برای پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام بودند، در بالاترین غزوه، بالاترین امیر و لشگر سپاه، امیرالمؤمنین علیه السلام بودند، اما در این غزوهی به این مهمی، حضرت صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: یا علی شما باید در مدینه بمانی. کسی که کارآیی دارد و مهمترین فرد است، باید او را ببرند؛ خود حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله حضور داشتند و در معرض شهادت بودند و غزوهی مهمی بود؛ چون با روم بود، اما حضرت صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: شما در مدینه بمان. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: «أتخلفنی مع النساء و الصبیان؟!»؛ شما در مدینه همه را بردید، فقط زنها و بچهها ماندهاند؛ علی علیه السلام، در مدینه با زنها و بچهها چه کار کند؟! آن هم بالاترین امیر لشگر! حضرت صلّی اللّه علیه و آله جملهای را گفتند که احمد بن حنبل میگوید مو بر بدنها سیخ میشود. حضرت فرمودند: «اما ترضی ان تکون منّی بمنزلة هارون من موسی الا انّه لا نبیّ بعدی».
البته بعضیها نقل به معنا کرده بودند و عبارت حضرت صلّی اللّه علیه و آله را نفهمیده بودند. بعضی نقل کرده بودند که حضرت فرمودند: «الا انّک لست بنبیّ». درحالیکه این تعبیر حضرت نبوده است. حضرت نفرمودند «الا انّک لست بنبی». فرمودند: «الا انّه لا نبی بعدی». کسانی که سخندان هستند، میدانند چقدر تفاوت دارد. «الا انّک لست بنبیّ» نقل معنای یک راوی است. آنچه که حضرت صلّی اللّه علیه و آله فرمودند این بود که «الا انّه لا نبیّ بعدی»؛ یعنی اگر بعد از من پیامبری بود، تو مقامش را داشتی. اما بعد از من پیامبر نیستی، خُب، چون دیگر پیامبری نیست. خیلی تفاوت میکند.
مرحوم طبرسی در این قیل میفرمایند: «لأنّ المرابطة لم تكن حينئذ، إن معنى رابطوا أي: رابطوا الصلوات، ومعناه: انتظروها واحدة بعد واحدة». این دستگاه قرآن است. این هم منابع و تراث عظیمی است که برای همه هست. الآن نمیخواهیم «رابطوا» را از آن رباطی که همه میدانیم، تخلیه کنیم. «رابطوا» قرار نیست با یک قیل، از معنای واضحش جدا شود، اما این هم هست؛ «رابطوا» یعنی هر نمازی که میخوانید به فکر نماز بعدی باشید؛ «معناه: انتظروها واحدة بعد واحدة»؛ «انتظروا» به چه معنا است؟ نمازی که میخوانید، منتظر بعدیاش باشید. «روي ذلك عن علي بن أبي طالب عليه أفضل الصلوات، وأكمل التحيات»؛ از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده است که «رابطوا» یعنی بین نمازهای شما، انفصال نباشد.
شاگرد: مراقبه داشته باشید.
استاد: احسنت. در روایت هست که به حضرت صلّی اللّه علیه و آله عرض کردند: «نَخَافُ عَلَيْنَا اَلنِّفَاقَ»[3]؛ یعنی میترسیم منافق باشیم! فرمودند: چرا؟؛ گفتند وقتی محضر شما هستیم، حس میکنیم قلب نورانی است، با صفا است. اما وقتی نزد اهل و عیال میرویم، فاصله میگیریم و میبینیم آن حال نورانیتی که در محضر شما هستیم، رفت. منافق همین است؛ وقتی نزد شما میآید عابد و مسلمان است، وقتی به خانه میرود، بر میگردد. این منافق نیست؟! حضرت فرمودند: این نفاق نیست! تخفیف دادند و تسهیل کردند! بعد فرمودند: «كَلاَّ إِنَّ هَذِهِ خُطُوَاتُ اَلشَّيْطَانِ»؛ خیلی تعبیر عجیبی است. «خطوة» بهمعنای گام برداشتن است. فرمودند: از خطوات شیطان است. یعنی وقتی از نزد من میروید، شیطان یک دفعه شما را روی حالی که در آخر کار دارید، نمیبرد، قدم به قدم میبرد. هر قدمی بردارید از آن حالی که نزد من بودید، دور میشوید. «انتظار الصلاة» به چه معنا است؟ یعنی نماز شما را جلو میبرد. مواظب این خطوات شیطان باشید، هر گامی که شیطان شما را برد، دوباره سر جای اول خودتان برگردید. اگر برنگردید، در گام دوم، دوباره فاصله گرفتهاید. خطوات یعنی پشت سر هم میآیید و یواش یواش دور میشوید. وقتی منتظر هستید، هر قدمی که بر میدارد، دوباره به جای اول بر میگردید؛ نمیگذارید قدم دوم را بردارد. وقتی بر میگردید، دوباره باید زحمت بکشد که همان قدم را ببرد. این هم از چیزهای جالبی است که در مجمع البیان فرموده بودند.
[1]. شیخ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن (چاپ: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات)، ج ۲، ص ۴۸۴.
[2]. خلال، السنة، ج ۲، ص ۱۴۱.
[3]. شيخ کلینی، الکافی، ج ۲، ص۴۲۳.