رفتن به محتوای اصلی

میزان در عمل

 

بعد به حوزهی اعمال می‌آیید: واجبات، فقه و …؛ هرچه اعمالش بیشتر و با اخلاص بالاتر باشد، «ثقلت موازینه»، هرچه هم کم‌تر، کم‌تر. به حوزهی خلق می‌آیید؛ یعنی صفات نفسانیای که صرف اعمال نیست. یادم آمد، عرض می‌کنم؛ حاج آقا می‌فرمودند: یک آقایی بسیار توسل کرد، سه-چهار حاجت داشت. نمی‌دانم می‌فرمودند در خواب محضر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام مشرف شد یا گفتند محضر پیامبر خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله مشرف شد. کلّهم نور واحد، من یادم نیست. فرمودند: وقتی مشرف شد، حاجتش را ذکر کرد. بعضی را گفتند: می‌دهیم. یکی از چیزهایی که گفتند درخواست و حاجت این آقا بود، این بود که مالش بالا برود، در سعه قرار بگیرد و دستش باز شود. حالا امثال بنده را بگویند دستش باز شود، معلوم است چرا دعا می‌کنند. آن را که آن‌ها خبر داشتند. حاج آقا هم که نمیگفتند؛ فقط می‌گفتند که گفت دستم باز شود. حاج آقا فرمودند: حضرت علیه السلام در خواب به او فرمودند: تو پول را برای سخاوت و جود می‌خواهی. سخاوتش را به تو دادیم، پولش مهم نیست. سخاوتش را به تو دادیم، پولش مهم نیست. یعنی خود خُلق چیزی است که حتماً لازم نیست در خارج به بروز و ظهور برسد. ملائکه که نگاه می‌کنند، او را چنان سخی می‌بینند که اگر کل ارض را به او بدهند، حاضر است بدهد. این را دارد ولی فعلاً ظهور و بروز نمی‌کند. می‌خواستم در میزان در حوزهی خلق، با میزان در حوزهی اعمال خارجی‌ای که انجام می‌شود، تفاوت بگذارم.