وجود دو معنای استعانت و سببیت در «باء» در برهان إنّی در تعبیر «ممتنع عن الادراك بما ابتدع»
استاد: باعث یعنی سبب؟ کتبت بالقلم؛ وسیله است. اینکه من گفتم بهخاطر نکتهای است. ما برهان إن و برهان لِم داریم. در برهان لم، سبب و مسبب یک جور است. اما در برهان إن، وقتی باء را به کار میبرید، میتواند هر دو نقش را ایفاء کند. یعنی در عالم اثبات، آن چیزی را که وسیلهی اثبات قرار میدهید، به وجهی سبب است و به وجهی وسیله است. در لم، فرق میکند. در لم آنچه که میخواهد سبب باشد و آنچه که میخواهد وسیله باشد، فرق میکند. قلم، سبب نوشتن نیست، وسیله است. در «کتبت بالقلم» هیچ وقت نمیگویید بهسبب قلم نوشتم. فقط وسیله است. «کتبت باستعانة القلم». اما کتبت به سبب اینکه او برای من نامه نوشته بود؛ یعنی کار او تسبیب کرد که من بنویسم. اما نوشتن من وسیله بود. در روال تکوین، سلسله معدّات و علل، وسیله با سبب فرق میکند. اما در عالم اثبات و إن، میخواهیم اثباتا دلیل بیاوریم. در عالم استدلال دلیلی که میآورید هم وسیله اثبات است – مثل یک قلم - و هم سبب اثبات است. چرا؟؛ چون به دست شما نوشته میشود، اما ظهور را تثبیت میکند. یعنی وسیلهای است که خودش حالت سببیت و کار هم دارد. لذا اینکه گفتم: هر دو بفرمایید، این نکته به ذهنم میآید که اساساً درجاییکه فضا، فضای اظهار و اثبات است، فضای انیت است، از چیزی پی به چیزی بردن است، آنجا هم میتوانیم بگوییم سبب … .
مثلاً علامهی حلی کتاب قواعد را نوشتهاند؛ میفرمایید: «اظهر العلامة بقواعده فقاهته». این «باء» سببیت است یا استعانت؟ هر دوی آنها است. چون اظهار در اینجا اثباتی است. یعنی ما از کتاب قواعد علامه بهصورتی إنّی به فقاهت ایشان پی میبریم. چون پی بردن است هر دو معنای «باء» درست است. هم برای این پی بردن ما تسبیب میکند و هم وسیله است. در اینجا جمع میشود، به خلاف تکوین که سبب نمیتوانست با وسیله و مُعد یکی باشد. لذا مرحوم مجلسی فرمودند: اظهار برای عقول است، برای اثبات و استدلال است. این «باء» میتواند هر دو معنا باشد.
اما اگر «اظهار» نگیریم، وجوه دیگری است. اگر جور دیگری معنا کنیم، «باء» استعانت میتواند از «باء» سببیت در فرمایش حضرت علیه السلام جدا شود. حالا آن را در ادامهی بحث ملاحظه میکنید. فعلاً چون مرحوم مجلسی فرمودند: «اظهر بما ابدع»، یعنی اظهر للعقول، این باء هم میتواند بای استعانت باشد و هم بای سببیت باشد. فرقی ندارد. «اظهر العلامة بقواعده فقاهته»، یعنی بهسبب آن یا به استعانت آن.