رفتن به محتوای اصلی

ز) «إن الله خلق قلوب المؤمنين مطوية مبهمة على الإيمان‏»

 

لذا جمع این ادله خیلی مهم است. من که بحث را طول دادم، برای این بود که ان شاء اللّه این صفحه را ببینید و کاملش کنید. درعین‌حالی که اصل مطالبی که فرمودند، درست است، با همه این‌ها باید فهم بشود. یک روایت بسیار عالی هست. مرحوم مجلسی غیر از کافی از سایر منابع نقل کرده‌اند؛ چون سابقا عرض کردم که مرحوم مجلسی در بحارالانوار، خیلی از کتب اربعه نیاورده­اند. خودشان هم فرمودند که چون وافی مرحوم فیض بوده است، آن‌ها را نیاورده­اند. لذا یک باب خیلی عالی در بحارالانوار هست، به نام «باب صلاح القلب و فساده». این روایت با این‌که در کافی شریف هست، ولی مرحوم مجلسی از منابع دیگر -مستدرکات کتب اربعه و وافی- آورده‌اند. من در این صفحه از کافی نقل کرده‌ام؛ امام کاظم علیه‌السلام فرموده‌اند:

«عن أبي الحسن موسى علیه السلام قال: إن اللّه خلق قلوب المؤمنين مطوية مبهمة على الإيمان‏ فإذا أراد استنارة ما فيها نضحها بالحكمة و زرعها بالعلم و زارعها و القيم عليها رب العالمين».

«إن الل[ه خلق قلوب المؤمنين مطوية مبهمة على الإيمان»؛ خیلی تعبیر زیبایی است. مطوی، یعنی چیزی که پیچیده است. «يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَاءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِ»[1]؛ طومار را به این صورت می‌پیچیدند. طی، پیچیدن یک طومار است. در این­جا هم «قلوب المومنین مطویة» است؛ یعنی خداوند متعال در آن یک چیزی گذاشته اما پیچیده است؛ باز و منشور نیست. کسی باید بیاید و این را برایشان باز کند. باز کن و ببین و کتاب را بخوان. آن استاد در درس اسفارشان شاید هفته­ای نمی‌شد که این شعر را می‌خواندند. تکرارها در درس ایشان خیلی زیاد بود. از شعرهایی که زیاد می‌خواندند، این شعر بود. خیلی به آن مانوس بودند. می‌فرمودند: «مرا به هیچ کتابی مکن حواله دگر***که من حقیقت خود را کتاب می‌بینم»[2]. یعنی مطوی است. مبهم است. قرآن کریم هم که مذکِّر و کتاب الهی است، یکی از مهم‌ترین وجوهش آیات انفسی است؛ «سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأفَاقِ وَ فِي أَنفُسِهِم»[3]. این وجوه کتاب خداوند است. لذا تعبیر خیلی عجیبی است. «مبهمة على الإيمان‏ فإذا أراد استنارة ما فيها نضحها بالحكمة و زرعها بالعلم و زارعها و القيم عليها رب العالمين».


[1]. الانبیاء، آیۀ ۱۰۴.

[2]. غزلیات شمس مغربی، شمارۀ ۱۰۳.

[3]. فصلت، آیۀ ۵۳.