جستجوی پیشرفته
نتایج جستجو
نتایج یافت شده 2505
بازگشت عالم مرکبات به عالم بسائط و ارتباط آن با بسیط بودن حروف
شاگرد: به نظر میرسد معنای روایت امام رضا علیهالسلام در مورد معنای «ق» این است که قاف در معنای حقیقی خودش، تام است، نه اینکه معنایی ندارد و صرفاً نفسیت خودش باشد. استاد: قبلاً از اینها بحث کردیم. عرض کردم که حروف در عالم ملکوت یک حقایق بسیطه دارند. همان...
استعمال کان تامه در مورد خداوند متعال
در صفحهی هفتاد و سوم بودیم. حضرت علیه السلام فرمودند: «إن قيل كان فعلى تأويل أزلية الوجود ، وإن قيل : لم يزل فعلى تأويل نفي العدم فسبحانه وتعالى عن قول من عبد سواه واتخذ إلها غيره علوا كبيراً»[1]. «إن قيل كان فعلى تأويل أزلية الوجود، وإن قيل: لم يزل ف...
ترادف کلمهی «تاویل» با «تفسیر» در تفاسیر متقدم
کلمهی «تاویل»، کلمهای است که کاربرد متفاوت و وسیعی دارد. در خیلی از کتابهای قدیمی که الآن بین ما مهجور شده است، «تاویل» را دقیقاً مرادف با تفسیر به کار بردهاند. «تاویل» بهمعنای تفسیر است. «قال اهل التاویل» یعنی اهل التفسیر. مفسّر داشتیم، قاری داشتیم، نُ...
اشتقاق کلمهی «ازل» از «لم یزلی»
«ان قیل کان»؛ مقصود از کان چیست؟ زمان ماضی نیست؛ مآل اصلی آن، ازلیة الوجود است. در کلمهی «ازلیت»، لغویین مطالب خوبی داشتند. جلسهی قبل هم بحث شد. حاصلش این شد: «ازل» واژهای است که آخرین مفرد مشتق از یک سلسلهی طولی اشتقاق اعظم است. آن طوری که لغویین گفتها...
نفی هلیهی بسیطه و مرکبه در مخلوقات از خداوند متعال
«وإن قيل: لم يزل فعلى تأويل نفي العدم»؛ لذا عرض کردم «لم یزل» خیلی جالب میشود. در جمله مقابله ماضی و گذشته نیست. بلکه دقیقاً اول حضرت علیه السلام فرمودند: اگر برای خداوند کان تامه به کار ببرید، معنایش این است که وجودش ازلی است؛ نه اینکه ظرف ماضویت برای کا...
بیان کاملترین توحید و نفی عبادت موهومی به وسیلهی فای تفریع
«فسبحانه وتعالى عن قول من عبد سواه واتّخذ إلها غيره علوا كبيراً»؛ فاء در این جملهی حضرت علیه السلام، مقداری در ذهن جلب توجه میکند؛ «فسبحانه». حضرت علیه السلام میتوانستند بفرمایند: «سبحانه تعالی». این فای تفریع، چه معنایی در اینجا میدهد؟ اولی که شما میخو...
امکان حمل فقرهی «فسبحانه وتعالى عن قول من عبد سواه» بر کلام ابوبکر در حدیث جاثلیق
سؤال این بود: آیا این خطبة الوسیله که حضرت علیه السلام علیه السلام آن را، هفت روز یا نه روز – البته هفت روز انسب است - بعد از شهادت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله، در مدینه خواندند، بعد از قضیهی جاثلیق بوده است یا قبل از آن؟ این سؤال در ذهن من آمد. جاثلیق روم ...
بررسی احترازی یا توضیحی بودن وصف «الذی ارتضاه لخلقه» برای «الحمد»
«ونحمده بالحمد الذي ارتضاه لخلقه ، وأوجب قبوله على نفسه ، وأشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شريك له»[1]. «و نحمده بالحمد الذي ارتضاه لخلقه»؛ خداوند متعال را حمد میکنیم، به آن حمدی که برای خلقش راضی است تا آن گونه آن را حمد کنند. «وأوجب قبوله على نفسه»؛...
وصف توضیحی در فقرهی «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِکْرِهِ»
استاد: ببینید در نهجالبلاغه شریف یک خطبه هست که از غرر خطبهها است. این خطبه دم و دستگاهی دارد. اگر قبلاً دیدهاید به منزل بروید و یک بار دیگر نگاه کنید. اگر هم تا حالا ندیدهاید، حتماً نگاه کنید. شروع آن خطبهی شریفه این است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَع...
نظر به جنس یا مصادیق حمد؛ تفاوت قید احترازی و توضیحی در فقره «بالحمد الذي ارتضاه لخلقه»
علی ای حال وقتی به مصادیق آمد، حامدین جور و واجور حمد میکنند. حامدی هست که نمل صغار و امثال آن در آن هست. اینجا لذا میگوییم جملهی «نحمده بالحمد» ناظر به کدام است. «نحمده بالحمد»ای که خداوند با حمد کاری کرده، آن کار نمیتواند غیر از جنس حمد باشد. اگر خدا...
شروع کلام با «نحمده» و اظهریت احترازیت
شاگرد: دو نکته: یکی اینکه در ابتدا که شروع کردند گویا تخیلات مخلوقین بود؛ مثلاً اگر «کان» بگویید، به آن صورت نیست، بلکه معنای دقیقی دارد. بعد از آن هم حمد است، حمدی که از خزائنش کم میشود یا نه. دوم هم بار معنایی «ارتضاه» است که تلائم بیشتری با حالت احترازی...
حمد مرتضی، حمد مطابق با سنت
شاگرد ٢: چند ویژگی از حمد مرتضی للخلق را میفرمایید؟ یعنی چگونه حمدی است که مرتضی للخلق است، آن هم به فاعلیت خدای سبحان؟ استاد: این هم نکتهی خیلی خوبی است. حدیثی در باب شهادتان قول و عمل هست. خیلی روایت قشنگی است. در کافی شریف هست: «قَالَ رَسُولُ اللّه ...
مراتب حمد
شاگرد: این هم به نوع اعتقادات و معرفت آن شخص بر میگردد. یعنی هر دو در لفظ میگویند الحمد لله. کما اینکه به حضرت علیه السلام عرض کردند من میخواهم حمدی به جا بیاورم که در نهایت حمد باشد، حضرت فرمودند: بگو: الحمد لله. ولی گاهی این الحمدللّه را کسی میگوید با...
تفاوت ارتضی و قبول حمد، تفاوت بین انشاء و امتثال
شاگرد: سؤال دیگر این است که «ارتضاه لخلقه» تفاوتش با «وأوجب قبوله على نفسه» در چیست؟ «ارتضاه» یعنی پسندید و قبول کرد؟ بعد قبول حمد به چه معنا است؟ استاد: شاید چیزی که در نماز میخوانیم همین باشد. در رکوع وقتی سر بر میداریم چه میگوییم؟ «سمع اللّه لمن حمده»...
صعوبت فقه اللغهی کلمهی «ضعف»
«وأشهد أن لا إله إلا اللّه وحده لا شريك له ، وأشهد أن محمد عبده ورسوله ، شهادتان ترفعان القول ، وتضاعفان العمل ، خف ميزان ترفعان منه ، وثقل ميزان توضعان فيه»[1]. این جمله از نظر فصاحت و بلاغت در ردهی لغت زبان، عالی است. بین ردهی دوم زبان با ردهی پنج ...
ابراز، قوام معنای حمد
شاگرد ٢: مشابه این حمدی که در اینجا بود، در ادعیه هست: «الحمدللّه حمدا حمدا حمدا». با گفتن این «حمدا» آن حمد حاصل میشود یا این نه؟ نکتهی آن چیست؟ استاد: یک خصوصیت حمد این است که آیا ابراز قوامش هست یا نیست؟ مثلاً معلوم نیست «شکر» به قلب هم میشود. ولی ح...
دو احتمال در فقرهی «لیس بینه و بین معلومه علمٌ غیرُه» و «علمُ غیرِه»
در حال بحث از صفحه هفتاد و سوم بودیم. در این جملهای که خواندیم، نسخهی کافی شریف، اضافهای داشت. حضرت علیه السلام فرمودند: «وعلمها لا بأداة ـ لا يكون العلم إلا بها ـ وليس بينه وبين معلومه علم غيره ، إن قيل كان فعلى تأويل أزلية الوجودوإن قيل : لم يزل فعل...
اختلاف نسخههای کافی
در روضهی کافی که این خطبهی شریفه آمده است، عبارت این است: «لیس بینه و بین معلومه علمٌ غیره، به کان عالما بمعلومه». از این عبارت یک انسباق بدوی میشود در اینکه «علم غیره»، یعنی غیر اللّه. ولی وقتی دقت کنید، میبینید ملازمهای ندارد. هم میتواند «معلوم غیره...
علم ذاتی و علم فعلی در فقرهی «لیس بینه و بین معلومه علم غیره»
شاگرد: اگر «غیره» را به ذات بزنیم، یک نحوه امتزاج تصور نمیشود؟ استاد: اگر غیر را به ذات بزنیم، این محذور لازم میآید؟ شاگرد: بله. استاد: خیر؛ مسألهی عینیت صفات با ذات میشود. چون برای مسألهی صفات، در روایات اهل البیت علیهمالسلام کلاسهایی را ردهبندی ...
علم الهی قبل الایجاد
استاد: اگر علمی باشد که مبدأ است؛ همیشه مثال میزدم و میگفتم: علمی که تابع معلوم است، مثل زید قائم است که شما او را میبینید و میگویید «علمت أنّ زیدا قائم». اما علمی هم مثل مهندسی است که خانه ایجاد میکند. در این مورد میگوییم: «علم المهندس بالبیت». این عل...