جستجوی پیشرفته
نتایج جستجو
نتایج یافت شده 3
غموض معرفت فطری در عین وضوح
مطلبی که فعلاً میخواهم نتیجه بگیرم، این است: ما از این ادله یک معرفت فطری داریم که از مخلوق جدا شدنی نیست. بسیار غامض است و درعینحال هم بسیار واضح است. شروع منظومه مرحوم سبزواری هنگامه کرده است؛ فرمودند: «يا من هو اختفى لفرط نوره»[1]؛ از بس آشکاری پنهان هس...
ینبوعیت ذات برای صفات
مثال دیگر: در علم، قدرت هست یا نیست؟ علم و قدرت ملازمه دارند. واجب الوجود بالذات، واجب الوجود من جمیع الحیثیات؛ همه اینها جای خودش است. اما خلاصه در علم، قدرت نیست؛ بهمعنای ماهیت علم. علم، یعنی ظهور معلوم لدی العالم؛ قادر هم باشد یا نباشد. میگوییم نمیشود...
فصل چهارم: مسیر عمومی در معرفت الهی؛ «معرفت فطری»
انواع معرفت الهی [معرفتی که عبد به خداوند متعال دارد چند جور معرفت است؟ آن چه که در ذهن من است این است: الف) معرفت عامه یک معرفتی هست که انسان و غیر انسان در آن معرفت شریک هستند. شبیه رحمت رحمانیه است. رحمت رحمانیه شامل اخبث الناس هم هست. نمیشود که آن رحم...