جستجوی پیشرفته
نتایج جستجو
نتایج یافت شده 14
تفاوت فتوای مجتهدین و اختیار القرائه
شاگرد:اجازاتی که در قرائت میدادند شما میفرمایید متواتر بوده، اگر حفص قرائتی را اجازه میدهد قرائت دیگر را اجازه میدهد. استاد: نه، نفی نمیکند. یکی از مهمترین اشکالات همین است. برای این است که اصلاً با آن فضا آشنا نیستند. شاگرد: یعنی تشریفاتی است؟ استا...
بررسی حکم عدم جواز عمل به قرائات عشر
فرع: قال أکثر علمائنا: یجب أن یقرأ بالمتواتر و هی السبع…و فی «التذکرة و نهایة… و غیرها أنّه لا یجوز أن یقرأ بالعشر. و فی جملة منها أنّه لا تکفی شهادة الشهید فی الذکری بتواترها. و فی «الدروس»…یجوز بالسبع و العشر[1] ابتدا فرمودند: «قال أكثر علمائنا: يجب أ...
بررسی عبارت وافیه
و في «وافية الاصول » اتفق قدماء العامّة على عدم جواز العمل بقراءة غير السبع أو العشر المشهورة و تبعهم من تكلّم في هذا المقام من الشيعة و لكن لم ينقل دليل يعتدّ به، انتهى. و ظاهره جواز التعدّي عنها و يأتي الدليل المعتدّ به. «و فی وافیة الاصول»؛ وافیه برا...
شاهد ج ) ترجیح قرائت « ملک» نزد شیعه و شعار نشدن آن
ممکن است که این هم به ذهن بیاید. حرف در حرف شد اما خوب است. میگویند مثلاً قرائت امام جماعت مسجد الحرام را گوش بدهید. او میخواند «ملک یوم الدین» اما شیعیان «مالک یوم الدین» میخوانند. پس «مالک» یک نحو شعار شیعه است. ببینید اصلاً عدهای میگویند که بهغیراز ...
ترجیح قرائت «ملک یوم الدین» توسط برخی از فقهای شیعه
نمیدانم دیروز چند چیز مطرح شد. نکاتی در آنها ماند. مثلاً یکی که یادم میآید این است: کلمه اختیار را با تردید به مرحوم آقای حکیم در مستمسک نسبت دادم. رفتم مراجعه کردم و دیدم ایشان کلمه اختیار ندارند. من در فکر بودم که چطور شد «مأتین»خواندم و آقا فرمودند «مأ...
نوشته شدن«ملک یوم الدین» در همه مصاحف
من نگاه کردم طاهر خوشنویس در بسیاری از قرآن هایی که ما از بچگی با آن بزرگ شدیم و بسیاری از مراجع ما که در بچگی با مصحف محشور بودند با الف نوشته. لذا در بعضی از استدلالها آمده که مصحف «مالک» است، پس چطور ما «ملک» بخوانیم؟! بابا! این مصحف برای خط طاهر خوشنو...
مصاحف قیاسی و تخلف از رسم الخط مصحف عثمانی
شاگرد: «الیاسین» باید متصل باشد. استاد: لذا در نسخههای طاهر خوشنویس متصل است. قرآن سلطانی و طاهر خوشنویس را ببینید، وصل کرده. شاگرد: با کرسی یاء نوشته؟ استاد: مثل الیاس. همانطوری که الیاس نوشته میشود، نوشته «الیاسین». یعنی دیدهاند که قرائت این است و...
اذعان ابو شامه به تواتر قرائت « ملک » و «مالک» در سوره حمد
چیزهایی که پیدا کردم که جدید است. یادتان هست که عرض کردم ابن جزری یا پسرش در قرائات میگوید «انی احب ان اقراء بکل منهما فی کل رکعة»، جدیدا یکی دیگر را از ابوشامه پیدا کردم. ابوشامه میگوید[1] من هر دو را میخوانم چون هر دو متواتر هستند. خوشم میآید که در نما...
تقابل تعبیر «اختاروا» در عبارت مجمع با اختیار القرائه اهل سنت
خب این احتمال را چه چیزی تقویت کرد؟ تقویت خیلی جذاب و شیرین. ایشان میفرمایند مذهب اصحاب ما این است که همه قرائات جایز است اما مختار آنها این است که یکی را انتخاب نکنند و همه برابر هستند. «کرهوا تجرید القرائات». چرا این را میگویند؟ مگر کسی خلاف این را کرد...
عدم تعجب شیعیان از قرائت ملک و مالک امام
شاگرد: ظاهراً در روایت امر مستنکری بوده که در محضر امام میگوید فلانی ها به این صورت میخوانند. اگر مستنکر نبود که این را نمی گفت. چرا با دیدن فلان قرائت میگوید فلانی جور دیگری میخواند؟ نشان میدهد که امر عجیبی بوده. استاد: اگر امر عجیبی بوده چرا در نماز ...
کلام نادرست زهری در قرائت «ملک»
خب با این فضا ببینید حرف زهری خندهدار میشود. ابن شهاب زهری؛ چه گفته؟ در کتابها[1] از او معروف است. کسانی که اهل هستند او را هو میکنند! میگویند زهری گفته «اول من قرء ملک مروان»، در عالم اسلام اول کسی که در کتاب خدا دست برد و «مالک» را عوض کرد و آن را «مل...
وجهی در روایت «ان کان ابن مسعود لا یقراء علی قرائتنا فهو ضال»
شاگرد: نکته اکثر بودن «مالک»، ممکن است برای فهم روایت «ان کان ابن مسعود» خیلی مفید باشد. استاد: ببینید در اکثر بودن «مالک» گفتم اشاره میکنم و مراجعه کنید. مثلاً مرحوم آقای مرعشی میگویند رساله آقای شریعت اصفهانی در ترجیح «ملک» است، درحالیکه ادله ایشان درس...
عدم ورود نهی از قرائت به قرائات مختلف دلیل بر پذیرش تعدد قرائات
شاگرد:… . استاد: ایشان میگویند نمیتوانید مرادف بیاورید، مذهب اهل البیت این است. خب مذهب اهل البیت باید چیز شناخته شدهای باشد. من قبلاً عرض کردم نزد شیعه -هم سنی ها اینها را میشناختند و هم برای خودشان معلوم بوده- دو چیز مثل آفتاب بوده. یکی اینکه بر شیع...
فتوای اهلسنت در جواز قرائت به «ملک» و «مالک» در یک رکعت
شاگرد: روی این مبناء اگر ثابت شود، فتوا هم … . استاد: بله، من چندتا عرض کردم. چیزهای جالبی است. دو مورد را من الآن دیدم. یکی ابوشامه است که این قدر به او میگویند تسکب العبرات گفته است. یکی هم ابن جزری یا پسرش در شرح طیبة النشر است. ابوشامه و ابن جزری هردو ...