رفتن به محتوای اصلی

تطبیق مثال بر آیه شریفه

حال به این آیه سراپا نور بنگریم:

وإذا سألك عبادي عني فإني قريب أجيب دعوة الداع إذا دعان فليستجيبوا لي وليؤمنوا بي لعلهم يرشدون (بقره186)

ترجمه:
و هنگامى كه بندگان من از تو درباره من سؤ ال كنند بگو من نزديكم ! دعاى دعا كننده را به هنگامى كه مرا مى خواند پاسخ مى گويم ، پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند.

مانع استجابت دعا

اگر خدای سبحان به دنبال این دعوت بفرماید: هر کس در روزی که دعا میکند اگر غیبت برادر مؤمن خود کرده که من در قرآن توضیح دادم که گوشت مرده او را خورده، من در آن روز دعای او را مستجاب نمیکنم! (یعنی غیبت کردن مانع استجابت دعا است)
آیا عقلاء بشر، بین این دو، تناقض میبینند؟! هرگز چنین نیست، و احدی این را تناقض به حساب نمیآورد.

شرط استجابت دعا

و نیز اگر خدای سبحان به دنبال این دعوت بفرماید: هر کس در روزی که دعا میکند اگر نماز واجبش را نخوانده باشد، من در آن روز دعای او را مستجاب نمیکنم! (یعنی خواندن نماز واجب، شرط استجابت دعا است به عنوان مثال)آیا کسی، بین این دو، تناقض میبینند؟! هرگز!

شفاعت اولیای خدا؛شرط کمال استجابت دعا

و همچنین اگر خدای سبحان به دنبال این دعوت بفرماید: هر کس که دعا میکند اگر یکی از اولیای من نزد من برای او شفاعت کند، من به دعای او امتیاز خاص میدهم، ولی شفاعت کردن او و قبول شدن شفاعتش، همه و همه مشروط به اذن من است، و دست من را نمیبندد! (یعنی توسل به اولیاء خدا، شرط کمال دعا و استجابت است)

آیا هیچ عاقلی، بین این دو تناقض میبیند؟! هرگز! اگر دانشجو در مثال قبلی، به استادش زنگ بزند و بگوید جناب استاد خواهش میکنم با سلطان تماس بگیرید و به صورت آنلاین من را تایید کنید، آیا سلطان به این دانشجو عتاب میکند که چرا به غیر من زنگ زدی، مگر من نگفتم خود من آنلاین آماده پاسخگویی هستم؟! هرگز! این مسیری است که خود سلطان، تعیین فرموده است[1].

اللهم اجعلنا من الذین یجدونک قریبا تجیب دعوتهم، و من الذین یبتغون الیک الوسیلة ایهم أقرب[2]


[1] شرط کمال بودن شفاعت اولیا را به وضوح می توان در این آیه دید:

و ما أرسلنا من رسول إلا ليطاع بإذن الله‏ ‏ و لو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤك فاستغفروا الله‏ و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحیماً(سوره نساء،آیه ۶۴)

اگر آن ها هنگامی که به خود ظلم کردند به سراغ تو می آمدند(ای پیامبر)پس از خداوند درخواست بخشش می کردند و پیامبر نیز برای آن ها از خداوند طلب بخشش می کردند، خداوند را پذیرنده توبه و رحیم می یافتند.

در این آیه اولاً خداوند خود راهی برای تضمین قبولی توبه گناه کاران ارائه فرموده است.

ثانیاً پیامبر نیز از خداوند درخواست توبه می کند.

ثالثاً در پایان کار این خداست که توبه را می پذیرد و پاسخگویی از سوی او به مرحله انجاز و تمامیت می رسد.

در زیارت حضرت رسول نیز می خوانیم : جئتك يا رسول الله زائرا و قصدتك راغبا متوسلا بك إلى الله و أنت صاحب الوسيلة و الفضيلة و المنزلة الجليلة و الشفاعة المقبولة و الدعوة المسموعة فاشفع لي إلى الله عز و جل في الرحمة و التوفيق و العصمة و التسديد فقد غمرتني الذنوب و شملتني العيوب و كثرت الآثام و تضاعفت الأوزار و أثقلت الخطايا ظهري و أفنت المعاصي عمري و قد أخبرتنا و خبرك الصدق عن الله تعالى أنه قال و قوله الحق و لو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما

و ها أنا يا رسول الله قد جئت إليك مستغفرا من ذنوبي تائبا من معاصي نادما على سيئاتي تائبا من خطاياي متوجها بك إلى الله فاشفع لي يا شفيع الأمة و أجرني يا نبي الرحمة و استغفره يغفر لي و استرحمه يرحمني و يتوب علي و اسأله سماع ندائي و إجابة دعائي -ثم اقرأ سورة القدر إحدى عشرة مرة ثم توجه إلى القبلة فهي وجه الله و قل اللهم إليك ألجأت أمري و إلى قبر نبيك محمد أسندت ظهري و إلى القبلة التي ارتضيت لمحمد استقبلت بوجهي اللهم إني لا أملك لنفسي خير ما أرجو و لا أدفع عنها شر ما أحذر و الأمور كلها بيدك و لا فقير أفقر مني إني لما أنزلت إلي من خير فقير اللهم إني أعوذ بك أن تبدل اسمي أو تغير جسمي أو تزيل نعمتك عني اللهم زيني بالتقوى و جملني بالنعمة و اغمرني بالعافية و ارزقني شكر العافية اللهم إني أسألك أن تصلي على محمد و آل محمد و أن تغفر لي سالف جرمي و تعصمني من المعاصي في مستقبل عمري(بحارالانوار،ج ٩٧، ص ١٧٠)

ختص، [الإختصاص ]،الصدوق عن ماجيلويه عن عمه عن البرقي عن ابن أبي نجران عن العلاء عن محمد عن أبي جعفر عليه السلام قال قال جابر الأنصاري :قلت لرسول الله صلى الله عليه و آله ما تقول في علي بن أبي طالب فقال ذاك نفسي قلت فما تقول في الحسن و الحسين قال هما روحي و فاطمة أمهما ابنتي يسوؤني ما ساءها و يسرني ما سرها أشهد الله أني حرب لمن حاربهم سلم لمن سالمهم يا جابر! إذا أردت أن تدعو الله فيستجيب لك فادعه بأسمائهم فإنها أحب الأسماء إلى الله عز و جل(بحار الانوار،ج ٩١،ص ٢١)

دعوات الراوندي ،عن النبي صلى الله عليه و آله :اللهم إني أتوجه إليك بمحمد و آل محمد و أتقرب بهم إليك و أقدمهم بين يدي حوائجي اللهم إني أبرأ إليك من أعداء آل محمد و أتقرب إليك باللعنة عليهم

و في دعائهم عليهم السلام اللهم إن كانت ذنوبي قد أخلقت وجهي عندك و حجبت دعائي عنك فصل على محمد و آل محمد و استجب لي يا رب بهم دعائي

و عن سماعة بن مهران قال قال أبو الحسن عليه السلام :إذا كانت لك حاجة إلى الله فقل اللهم إني أسألك بحق محمد و علي فإن لهما عندك شأنا من الشأن و قدرا من القدر فبحق ذلك الشأن و بحق ذلك القدر أن تصلي على محمد و آل محمد و أن تفعل بي كذا و كذا .(همان،ص ٢٣)

[2] و بعد از این مطلب،پاسخی از سوی شخص مقابل دریافت نشد...