رفتن به محتوای اصلی

بنائات طولیه ثانویه

عقلاء بعد از این که این پایه و اصل زیربنایی را گذاشتند، اصل‎هایی در طول هم دارند، اصل میآید روی اصل دیگر سوار می‎شود، نه این که یک اصل بیاید یک اصل دیگر را بردارد، خیلی مهم است که یک اصل عقلایی روی اصل قبلی سوار بشود بدون این که آن را بردارد با این که اصلا آن اصل را کنار بزنند، تحلیلِ این طوریِ اصل، اصلاً فضای ذهن را آرام می‎کند. الان من بعضی روایات و هم کتب را می‎خوانم، اگر شما اصول را این طوری تصور کنید که عقلاء یک سیره‎ای را در یک حوزه‎ای روی اصل قبلی سوار می‎کنند بدون این که آن را بردارند، در جمع ادله آرام می‎گیرید.

عقلاء بعد از این که به این ثنائی ابتدایی انس گرفتند، حالا می‎خواهند به آن حاشیه بزنند؛ یعنی در یک ثنائی بناگذاری کردند که بروم یا نروم؟ اگر توقف کنم،  هیچی سر نمی‌رسد و همه چیز به هم می‎ریزد، پس آن بنای ثنائی بر مضیّ است، کسی هم اگر انکار بکند به نظرم مقصود را تصور نکرده است.

 شما خودتان ببینید وقتی صبح از منزل بیرون می‎آیید، چقدر افرادند که با شما یک چیزی می‎گویند که حال خبر دارد و اصلا به ذهن شما نمیآید که بایستم، یک جاهایی می‎آید که احتیاط کن، بایست. چرا؟ این برای این است که آن نحو خبر یا مخبرش یا محتوای خبر، خصوصیاتی دارد که از آن پایه ثنایی و بنای اصل اولی این جا می‎بینید می‎خواهید یک بنای ثانوی بر او سوار کنید. این جا ما منکر این بنائات ثانویه نیستیم

اقسام بنائات ثانویه

 نکته مهمی که باز در این جا هست، بنائات ثانویه دو جور کلی است: بنائات ثانویه امنیتی- تحکیمی و بنائات ثانویه عزیمتی؛ بنائات ثانویه فضیلتی- تحسینی و بنائات ثانویه تحریمی و ایجابی و قطعی؛ این‎ها را هم ما داریم.