فقه هوش مصنوعی یا هوش مصنوعی به مثابه موضوع فقهی
در جلسه قبل یکی از آقایان سؤالی را مطرح کردند؛ فرمودند: «حالا که صحبت ضمان هوش مصنوعی است میتوان گفت فقه میز، فقه صندلی و … . اگر میزی شکست و شخص آسیب دید، چه کسی مسئول است؟». عرض کردم که اگر رنگ حقوقی پیدا کند، مانعی ندارد. میز شکسته و کسی هم آسیبدیده است، خُب روی مبنای استناد که عرض کردم، آن الگوریتم ضمانات فقهی کاملاً جاری است. یعنی شما روال را بررسی میکنید و میبینید شکستن میز و اینکه صدمه دیدن کسی بر آن متفرع شده، مستند به چه کسی است. وقتی استناد سر رسید - با مراتب عرضی و طولیای که داشت - ضمان هم سر میرسد. استناد هم عرضی بود و هم طولی بود. تسبیب و مباشرت، استناد طولی را شکل میداد که بر محور اقوائیت بود. اقوائیتی که منافاتی با توزیع ندارد. حالا فروعاتش که بعداً پیش میآید، میبینید. وقتی میگوییم استناد طولی است یعنی در طول هم چند نفر مسئول هستند اما اینکه بعداً یکی از اینها به نحو صفر و یک، مسئول باشند، ملازمهای ندارد؛ یعنی شما میتوانید ولو طولیّاً توزیع کنید. یعنی توزیع پذیری استناد با طولیتش قابل جمع هستند. این برای مطالبی که هفته قبل صحبت شد. همچنین فرمودند: کسی ژن را مهندسی کرد و یک امری بر کار او مترتب شد، آیا ضمان هم در اینجا مطرح میشود یا نه؟ مسائل استناد در اینجا هم کافی است.
شاگرد: اصطلاح فقه میز اصلاً رایج است؟ اهل فن آن را تصدیق میکنند؟
استاد: میز، یک موضوع خارجی برای صدمه زنندگی است. پس از نظر حقوقی ما فقه میز نداریم، بلکه فقه متلِفی داریم که در سلسله طول استناد واقع شده است. هوش مصنوعی هم همینطور است. آن هم یک موضوع است که متلِف میشود. پس در مسیر استناد طولی، هوش مصنوعی یک متلِف میشود و ما از ناحیه متلف داریم آن را بررسی میکنیم. اما چون الآن خصوصیات متلف غامض است، غیر از آن میز است که بهراحتی میتوانید با مراجعه به کارشناس، استناد را حل کنید. چون بحثش غامض است، شده فقه هوش مصنوعی؛ آن هم از باب موضوع شناسی.
شاگرد: پس این با فقههای مضافی مانند فقه اقتصاد، فقه هنر فرق دارد؟
استاد: آنها یک حوزه هستند. مثلاً در حوزه اقتصاد ما فقه داریم. نه یعنی یک موضوع. موضوعاتی داریم؛ طیفی از موضوعات، اقتصادی است که حوزهای را تشکیل میدهد، این هم فقه آن حوزه است. علی ای حال مسأله موضوع در فقه اهمیت خاص خودش را دارد.
در جلسه قبل گفته شد؛ هوش میتواند یادگیری داشته باشد و بعد از یادگیری میتواند کاری را انجام دهد، دراینصورت ضامن چه کسی است؟ صحبت سر این بود. آیا قاصد هست یا نیست؟ به ربات مثال زدم. اگر از این ربات فیلمی را بردارند که مات باشد؛ یعنی نمیفهمید آن آدم است که با شلیک گلوله به راننده ماشین او را میکشد تا ماشینش را بدزدد یا غیر آدم است؟! شما در این ویدیو نمیفهمید ربات است یا انسان است. فقط همین رفتار آن را در ویدیو میبینید، روی حساب انس خودتان میگویید این قتل عمد است. میگویید معلوم است که او را کشت. اما اگر معلوم شود که آن ربات است، این سؤال مطرح میشود که آیا قتل عمد است؟! چه حکمی برای آن بیاوریم؟! دیه شبه عمد، دیه خطأ محض، دیه عمد محض، با هم تفاوت میکند. از حیث حکم باید چه کار کنیم؟! لذا باید موضوع شناسی شود. این بحث ما بود. فضا، فضایی است که شبهه عمد دارد. اینجا بود که مطرح کردم تا سراغ بحثهایی برویم که انجام دادهاند.
بدون نظر