درک معنا توسط ماشین و موضوعیت آن در بعضی احکام شرعی
اما به آن چیزی برگردیم که فعلاً بهدنبال آن هستیم که در حد ساخت پایه چه اندازه برای ما ممکن است و برهان بر آن است یا تجربتاً انجام میشود؟ ما بهدنبال اینها هستیم. من عرض کردم برای اینکه بفهمیم قصد و آگاهی و ... در ماشین میآید یا نه، راه بهتر این است که از متن سختافزار شروع کنیم و بالا بیاییم، نه اینکه از نرمافزار برویم. این پیشنهادی بود که بهدنبال آن هستیم. فقط اینکه این مباحث به مقدماتی نیاز دارد. این چیزهایی که در ذهن من هست، میبینم خیلی مبادی میخواهد، چه برسد به آنهایی که من نمیدانم که ان شاء الله شما بعداً فکر کنید و پی بحث را بگیرید. صحبت امروز ما این است که آیا در ماشین به درک معنا میرسیم یا نه؟ یادتان هست که گفتم آگاهی مراتب دارد؟ برای اینکه به مراتبی از آگاهی در ماشین برسیم توضیحاتی دادیم. نحوه اتصال و شبکههای عصبی را گفتم.
آنچه که بسیار مهم است و در فقه هم خیلی از احکام و موضوعات فقهی، متفرع بر درک معنا است و اگر فاعل فعل، درک معنا نداشته باشد ما از دلیل شرعی میفهمیم که حکم بر آن بار نمیشود. خب حالا ماشین میتواند درک معنا کند یا نه؟ اساساً درک معنا چیست؟ این اصل حرف ما در اینجا بود. آیا در درک معنا، دو بخش را قبول دارید؟ درک معنای پایهمحور و درک معنای اشراقمحور؟ در اینجا مباحث مهمی مطرح است؛ حتماً روی آن تأمل کنید. من هم از مثال سادهای که قبلاً گفتهام شروع میکنم، ولی ادامه فکر آن با ذهن شریف خودتان است. یعنی در ذهن شریف خودتان یک عینک معنابین پیدا کنید. عینکی که هر کجا نگاه میکنید غیر معنا را از معنا تشخیص بدهید و معنا را ببینید.
بدون نظر