اهمیت جنبه فقهی-حقوقی موضوعات
شاگرد٢: در این مسئولیت شناسی، قبل از موضوع شناسی، نظریه جرم شناسی مهم نیست؟ مثلاً اگر هوش نباشد و ژن باشد، ژن در سویههای مختلف تغییر میکند. یک جاهایی هم از دست در میرود. یعنی طرف هم قصد نکرده است. این فرقی میکند؟ یعنی موضوع هوش مصنوعی در این بحث مسئولیت ویژگیای دارد؟
استاد: ایشان هم نکتهای را گفته بودند، الآن عرض میکنم. نکتهی دوم ایشان این بود: فرمودند که شما جلسه را مسأله محور شروع کردید. اما بناء من این نبود که مسأله محور طرح کنم. آن ده امری که گفتم بهخاطر نظم دادن به کل بحث ضمان در فقه بود. نه اینکه یک مسأله را طرح کنم. اگر مثال دزدی و ربات دزدی را زدم، آن برای تحریر محل نزاع بود. نه اینکه حکم یک مسأله را بگویم. علی ای حال نفهمیدم منظور ایشان از مسأله محور چیست. در اینجا نوشتهاند: «گستره فقههای مضاف چقدر است؟ تا کجا میتوان بحث از فقه مضاف داشت؟ مثلاً با همان تحلیل از فقه هوش مصنوعی میتوان گفت فقه میز و فقه صندلی؟ اگر میزی شکست و شخص آسیب دید چه کسی مسئول است؟».
کلی آن را عرض میکنم تا روی آن تأمل کنید و به گمانم بسیار مهم است. در فقه سر و کار ما با احکام و حقوق است. علم حقوق بهمعنای گسترده خودش. چون به این صورت است موضوع دقیق فقه، عناصر حقوقی است. کسانی که با فقه و حقوق سر و کار دارند، عنصر حقیقی را از حقوقی زود تشخیص میدهند. اما کسانی که ندارند مقداری سخت است. همین میز بهعنوان اینکه میز است، ربطی به حقوق ندارد. اما یک ملاحظات حقوقی به آن ضمیمه میشود و میتواند از آن بحث شود. پس اگر میز، میز است ربطی به فقه ندارد و فقه با آن کاری ندارد. اما وقتی ملاحظهای شد کار دارد. میز میتواند موضوع حقوق باشد؟ بله. اما از آن حیثی که مال است. حیثیت مالیت وقتی روی میز میآید، آن حیث مالیتش، حقوقی میشود. مثلاً یک میزی است که برای استادی است، اگر بشکند استادی او چند درجه پایین میآید. در اینجا دیگر مالیت میز میزان نیست اما باز اثر حقوقی دارد. یعنی میزی است که با شکستن آن، رتبه این استاد پایین میآید. پس هرگاه از فقه و فقه مضاف اسم بردید، بدانید که سر و کار شما با موضوعات حقوقی است، نه با اجسام و این پیکره ظاهریه. این مطلب بسیار مهمی است. چندبار دیگر هم عرض کردم. مثلاً سر بحث هوا و نور بود، راجع به عین عرض میکردم و میگفتم عین حقوقی و عین فقهی با عین در فضای دیگر فرق میکند.
بدون نظر