تلازم علوّ وجودی و ادراکات طولی
شاگرد: اینکه میگویید اگر عقل بالاتر باشد، معانی بالاتری را درک میکند، در اینجا، بالاتر است یا متکثرتر است؟ یعنی در هر فرد خارجی مثلاً چه بسا بینهایت طبیعت بالفعل در کار است؛ مثلاً وقتی این را میبینم طبایع ماژیک و اندازه و … را درک میکنم، شخص دیگری پانصد طبیعت را درک میکند؛ به این صورت است یا منظورتان طبیعت بالاتری است؟ اینکه من گفتم متکثر است. مثلاً من پنج طبیعت درک میکنم و شما پانصد طبیعت درک میکنید. به این صورت است یا اینکه بالاتر است؟
استاد: هم طولی است و هم عرضی است. تکثری که شما فرمودید، عرضی است. طولی آن به این صورت است: مدرِکی که خداوند به شخصی داده که در درجه بالاتری از رتبه وجودی است، وقتی به برنج نگاه میکند ما رنگ و قد آن را نگاه میکنیم، اما او زمانی را هم که در کشتزار بوده میبیند. چرا؟ چون مُدرِک او از درجه بالاتری از وجود است. ما طبایع الآن او را که در عرض هم در این ظرف زمانی است، میبینیم، ولی او طبایع و مسیری را که در وراء این مقطع زمانی الآن است، میتواند ببیند. چرا؟ چون مدرک او در رتبه بالاتری است و از مشهد بالاتری نگاه میکند، لذا میتواند ببیند. مرغ و تخم مرغی که از قدیم میگفتند، از همین نحو فکر بشر است که تا نگاه میکند، فقط الآنش را نمیبیند، بلکه میخواهد سابقه آن را هم ببیند. این را همه ما داریم، اما اینکه چه اندازه سابقه آن را درک کنیم و بفهمیم، به درجهای که داریم، مربوط میشود.
بدون نظر