سؤالات بعد از درس
شاگرد: آنهایی که بدن را تجلی همان نفس انسان میدانند، آیا اینکه آن پایه نباتی وجود داشته باشد و کار انجام بدهد، آن مبنا را نقض میکند؟
استاد: اگر بخواهیم حق مطلب را بگوییم، بله. اگر بخواهیم نفس را محصور کنیم در درجهای از تجرد، نه، این چیزی که الآن دارد کار انجام میدهد، آن نفس محصور در درجهای از تجرد نیست. اما تعبیری که استاد حسنزاده در درس اسفار مکرر میگفتند که انسان به عنوان یک پیوسته از عرش تا فرش است، بیاید و اینطور نگاه کنیم، مطلب جور دیگری میشود. وقتی بگویید انسان یعنی نفس مجرد، خب شما فقط یک شأنش را دارید میبینید، اما وقتی بگویید انسان یعنی یک پیوستهی از فرش تا عرش، نمیتوانید از نفس نباتی او غض نظر کنید و آن را قیچی کنید. اگر این نفس نباتی هم نباشد، آن شأن دیگر هم نمیآید و نیست؛ اینها یک همبافته هستند.
شاگرد: ... الآن این زبانهای برنامهنویسی متفاوت هستند و در برخی از آنها باید یک کتاب کنار دستمان باشد تا دستورات آن را استفاده کنیم، [به کدام زبان توجه کنیم؟]
استاد: پایتون و بعضی زبانهای برنامهنویسی، یک جوری است که به شما این امکان را میدهد که اگر بخواهید حرفهای کار کنید، جمع کنید. مثلاً الآن برای اینها خیلی سخت است که بخواهند با C کار کنند، ولو قدرت مدیریت حافظه C بیشتر است. البته من بر اساس حافظه و چیزهایی که بر اساس نیاز طلبگی دنبال کردهام میگویم. مثلاً اشتقاق کبیر با این برنامههای شیء گرا خیلی خوب جواب میدهد و جلو میرود. جلسات قبل هم عرض کردم که این هوش مصنوعی برای مباجث اشتقاق کبیر خیلی عالی به کار میآید. ولی الآن در یک جلسه دیگری هم گفتم که مثلاً به نظرم در پایتون فقط برای هوش مصنوعی چه کتابخانههای مفصلی آماده شده است و میتوان پایتون را به عنوان وسیلهای برای نوشتن برنامههای هوش مصنوعی مورد استفاده قرار داد و حال آنکه خود پایتون زبانی نیست که برای هوش مصنوعی پایهریزی شده باشد و همان لیسپ و
... برای هوش مصنوعی نوشته شدهاند؛ هر زبانی را برای مقصدی مینویسند و آنها را برای هوش مصنوعی نوشتهاند، اما پایتون را برای هوش مصنوعی ننوشتهاند، اما کارآیی آن برای هوش مصنوعی با کتابخانههایی که دارد، خیلی بیشتر است.
والحمد لله رب العالمین
بدون نظر