رفتن به محتوای اصلی

تفاوت آگاهی پایه‌محور با آگاهی اشراق‌محور

هفته قبل به من سؤالی دادند - سه سؤال بود - که راجع به مسأله آگاهی است؛ در مورد بسته‌بندی زمان است - که صحبت شد؛ و از جزء لایتجزای آگاهی که پیام در زیر آن جزء رد و بدل می‌شود - سؤال این است: «فاعل رد و بدل کننده پیام کیست یا چیست؟ فهمنده پیام کدام است؟ آیا اجزاء، فهمنده هستند؟ این فهم با لحاظ ماده و حجاب ماده از ماده، چگونه حاصل شده است و منشأش چیست؟» این سؤال اول بود. «در اشاره، صحبت بر سر اشاره‌گر است. آیا اشاره کردن از بستۀ شبکه‌ای به او تحمیل می‌شود یا او اشاره را انتخاب می‌کند؟ پس فهمنده و انتخاب‌کننده مشار الیه کیست؟». این سؤال دوم بود. سومین سؤال: «تأثیر و تأثر لزوماً به‌معنای آگاهی بین اجزاء نمی‌باشد».

این سه سؤال را که هفته قبل مطرح کردند، ریخت سؤال، اگر بر مبنای فضای حاکم بر آگاهی و فهم و درک معنای اشراق‌محور باشد، جوابش روشن است. فرمودند فاعل رد و بدل کننده پیام کیست؟ چه کسی پیام را رد و بدل می‌کند؟ هیچ کس. اشاره‌گر کیست؟ هیچی. چرا؟ چون بحث ما سر هوش پایه‌محور و آگاهی پایه‌محور است. درکی که ما از پیام، آگاهی، پیام دهنده داریم که نفس‌مند است، روح دارد، درک مجردی دارد. اساساً درک برای مجردات است. در اینجا هیچی نداریم، چون اصلاً از فرض ما خارج است. تعبیر ایشان این بود که آیا اجزاء، فهمنده هستند و فهمنده پیام کدام است؟ اگر مقصود از فهم این است، با آن ادبیات و پارادایم حاکم بر آگاهی و هوش و درک اشراق‌محور و دارای نفس، در اینجا هیچ چیزی نداریم و فرض ما این بود و لذا گفتم نفس‌مندی با بحث ما فرق می‌کند.

اما اگر ادبیات را عوض کنیم و در فضای بحث بیاوریم؛ آن پارادایم واژه‌ها مناسب با فضای بحث هوش پایه‌محور شود، حالا سؤالات خوبی مطرح می‌شود. سؤالات خیلی خوبی هم هست. «فاعل رد و بدل کننده پیام کیست؟». جواب دارد. جوابش همان بحثی است که در جلسه قبل شروع کردم و در این جلسه ادامه می‌دهم. شما باید معلومات عمومی رایج عصر ما را بدانید تا ذهنتان با کاری که در ماشین می‌گذرد آشنا شود و از کلماتی که بارها شنیده‌اید مثل CPU، RAM و… سر در بیاورید که چکار می‌کنند. وقتی سر در بیاورید که در دل این‌ها چه می‌گذرد، این سؤالات را جواب می‌دهید. این‌که چه کسی پیام می‌دهد و چه کاری صورت می‌گیرد، دیگر امر مبهمی نیستند. مهندسین نرم‌افزار و سخت‌افزار همه این‌ها را می‌دانند و ریز به ریز این‌ها را برای شما توضیح می‌دهند. اما خلاصه شما می‌بینید در نهایت با یک چیزی مواجه هستید که در یک سطحی، از هوش و آگاهی و خودآگاهی پایه‌محور برخوردار است و یک چیزی ظهور می‌کند که در همان فضا اسم دارد. کما این‌که حتی در پیچیدگی رابطه روح و بدن ما که خدای متعال آفریده، پایه، خیلی نقش مهمی دارد و این جور نیست که بگوییم بدن داریم و خدا هم روحی آفریده که به اینجا می‌آید و همین‌طور کار خودش را انجام می‌دهد، بلکه آن بدن و پایه‌ای که خداوند آفریده تا روح در اینجا هبوط کند و ظهور کند و کار خودش را انجام بدهد، نقش این پایه بسیار مهم است. حتی بعضی از آن‌ها در یک سطح بسیار نازلی در بدن ظهور می‌کند.