رفتن به محتوای اصلی

تهافت کتاب غانم قدوری در نفی قرائات و پذیرش اختلافات مصاحف امصار

 

شما در رسم مصحف آقای غانم قدوری عبارتی را ببینید. کتاب خوبی است. ایشان در چند جا از بزرگان اهل فن قرائت فاصله گرفته است. به گمانم در همه آن‌ها اشتباه کرده است. کتاب ایشان حال تحقیقی دارد. ولی اشتباه کرده‌اند. بعداً باید بحث کنیم. مباحثه طلبگی است. جالب این است که تنها جایی که ایشان گیر می‌افتد و از تمام مبانی خودش دست بر می‌دارد، همین‌جایی است که الآن شروع کردم. من گفتم بحث مصاحف الامصار خیلی مهم است. ایشان مبانی‌ای را می‌گوید؛ می‌گوید عثمان خواست یک قرائت را بنویسد و همه هم یکی بود و … . بعداً عرض می‌کنم. به اینجا که می‌رسد می‌گوید چطور شد که مصاحف در برخی از جاها مختلف می‌شوند؟! در شصت-هفتاد مورد اختلاف می‌شود. اینجا که می‌رسد می‌گوید وقتی ناسخ ها می‌نوشتند این چند قرائت به قدری در بستر معروف بود که دیگر لامحاله در مصاحف چند جور نوشتند. همانی را می‌گوید که ابن عامر گفت. در اینجا مجور بودند. خُب عزیزم! درجایی‌که چشمت اختلاف را می‌بیند و مجبور می‌شوی که بگویی معروف بوده، چرا در سائر مواردی‌که قراء سبعه گفته‌اند، نمی‌گویی عمداً نیاورده‌اند تا بخوانند؟! خُب آن‌ها هم در بستر جامعه معروف بود. آن‌ها را می‌گوید نه، می‌گوید ناسخ عثمان تنها می‌خواست یک قرائت را بنویسد و ما نمی‌دانیم کدام یک از آن‌ها است. واویلا! چطور ناسخ عثمان می‌خواست بنویسد، یک قرائت هم بود، اما مسلمانان یک جا نقل نکرده‌اند؟! اصلاً یک عجائبی است.حالا این‌ها تحقیقات عصر ما می‌شود. چرا این تحقیقات می شود؟ به‌خاطر این‌که از اهل فن فاصله می‌گیرند. دانی، ابن جزری و … می‌گویند این‌ها عمداً نیاورده‌اند. چرا؟ چون رسم، حفاظ قرائات باشد. این‌ها را مکرر می‌گویند اما ما می‌گوییم نه، آن‌ها می‌خواستند یک قرائت را بیاورند.حالا دیگر شد لذا در این چند مورد اختلاف بلهکاریش نمی شود کرد.

اگر من تند صحبت کردم، علی ای حال بحث طلبگی است. از محضر همه این مولفین و مصنفین معذرت می‌خواهم. ولی مباحثه است و چاره‌ای نیست که در برخی از جاها باید از کسانی که فهمیدیم درست می‌گویند دفاع کنیم. این‌طور نباشد سریع رد کنیم.

شاگرد: نقلی که در مورد ابوالاسود است را قبول ندارید؟

استاد: ابوالاسود چون دید تازه مسلمانان خیلی غلط می‌خوانند، آمد کاری کند که از اشتباه آن‌ها جلوگیری کند.