هویت شخصیتی پسین و قوس صعود قرآن
استاد: آن قرآنی است که بعد از نزول، شروع به صاعد شدن میکند. چطور صاعد میشود؟ «اختلط» برای همین بود. یعنی طبیعتی است که غیر از قوس نزولش است. طبیعتی است که الآن توسط شما دارد بالا میرود. یعنی نفس ناطقه شما این را اخذ کرده و دارد چشم نفس شما میشود. این طبیعت الآن دارد جزء جان شما میشود. وقتی نزول میکرد جزء جان شما نبود. اما الآن جزء جان شما شده و آن را مشتعل میکند. دارد آن را بالا میبرد تا جایی که به اصل خودش برساند. پس این طبیعت نازل در قوس صعود شما را بالا میبرد. همان طبیعت است، اما طبیعتی است که با یک چیزهایی همراه شده است. با چه چیزهایی؟
شاگرد: با طبایع دیگر.
استاد: با چه طبایعی؟ اینجا است که علامه طباطبائی در بحث سعادت و شقاوت نکته خوبی دارند. به نظرم در رسائل توحیدیه باشد یا در المیزان باشد. مراجعه کنید. ولی مطلب را گفتم. و الا این هم از دست میرفت. الآن قرآن صاعد با این توضیحی که عرض کردم، نقطه صعودش کجا است؟ جزئی حقیقی؛ جزئی در تلاوت، یا جزئی در استماع. وقتی بچه قرآن را میشنود صوتی که به گوش او میآید جزئی حقیقی است؟ یا کلی است؟ جزئی حقیقی است. صوتی که به گوش او میآید جزئی است. اما حامل یک طبیعت است. یعنی در وجود نفس ناطقه او این صوت جزئی حقیقی دارد تشکیل ظهور یک طبیعت میدهد.
بدون نظر