ب) توجه به حدیث منزلت به عنوان پشتوانه حدیث غدیر
اما عدم حساسیت شیعه در چیز دیگر؛ این را هم من هر سال میگویم. گمان من این است که این عدم حساسیت شیعه به جا نیست. غدیر یک پشتوانه ای دارد؛ سنی ها خود غدیر را در صحیح مسلم و بخاری نیاورده اند. چون لوازمی داشت. اما پشتوانه آنرا که آن هم متواتر است را در صحیح مسلم و بخاری آوردهاند. آن غزوه تبوک و حدیث منزلت است. حدیث منزلت درست جفت غدیر است. چرا شیعه ها آن را نمیآورند؟! من نمیدانم. چرا پشتوانه آن است؟ خود شما اهلسنت آوردهاید که وقتی حضرت خطبه غدیر را خواندند فرمودند «یوشک ان اقبض». من که میخواهم در غدیر نصب کنم چون وقت رفتن است. خبر رفتن به من داده شده. حالا که میخواهم بروم، میخواهم بعد از خودم را نصب کنم. ابن عمر پدرش ضربت خورده بود، گفت بابا أتترک امة محمد بلاراع؟! این را ابن عمر به باباش میگوید. تو میخواهی امت را رها کنی و بروی؟! خب کسی را تعیین کن. «ان أستخلف، فکما استخلف ابوبکر و ان لم أستخلف فکما لم یستخلف رسول الله». چطور پسر تو میگوید امت را رها نکن و برو، آن وقت حضرت رها کردند و رفتند؟! این روشن است. «یوشک ان اقبض»، پس تعیین کردند.
خب تبوک چه بود که پشتوانه این است؟ در تبوک خبر رسید که امپراطوری روم میخواهد بیاید و کل اسلام را از بین ببرد. رئیس اسلام که حضرت بودند میخواهند به جنگ امپراطوری دنیا بروند. وقت رفتن همه را با خود بردند تنها امیرالمؤمنین را در مدینه جا گذاشتند. بعد حضرت گفتند «أتترکنی مع النساء و الصبیان»؟! یا رسول الله از مدینه همه را بردهاید، من تنها پیشنماز زنان و بچهها باشم؟! ببینید چه تعبیری است؟! فرمودند «أ ما ترضی ان تکون منّی بمنزله هارون من موسی اخلفنی فی قومی». حالا سؤال؛ اگر غزوه تبوک شده بود و حضرت که رئیس اسلام بودند شهید شده بودند وقتی مسلمانان به مدینه بر میگشتند چه کسی جای حضرت بود؟! بالاترین لشکر اسلام که در بدر و حنین و احد پیروزی آورده، حالا باید در مدینه با نساء و صبیان بماند؟! چرا؟ چون باز «یوشک ان اقبض» دارد تکرار میشود. «یوشک ان اقبض» او را نصب میکند. آن جا هم دارند مقابل لشکر روم میروند و در معرض شهادت هستند، خب توی علی ولو امیر لشگر هستی ولی باید در مدینه بمانی که اگر مسلمانان خواستند برگردند تو از طرف من در شهر ثابت و محکم باشی. همه بدانند که تو خلیفه من هستی. این پشتوانه بودن منزلت و تبوک و اینکه وقتی حضرت در معرض شهادت قرار گرفته بودند بالاترین سرباز خودشان را نصب کردند؛ سربازی که در بدر و احد همه پیروزی ها را آورده در مهمترین جنگ نبرند. این پشتوانه میشود که غدیر هم شبیه همان حالت بوده. «یوشک ان اقبض».
این نکته دوم را هر سال بنا دارم که بگویم. حالا تا کی رسم شود. میدانید چرا؟ مرحوم خواجه در متن تجرید فرمودهاند «لحدیث الغدیر المتواتر». میدانید قوشجی چه میگوید؟ میگوید چه کسی گفته غدیر متواتر است؟ «لم یُخرجه الشیخان». یعنی چطور متواتری است که در صحیح مسلم و بخاری نیامده؟! البته علماء جوابش را دادهاند و گفتهاند که بهخاطر رو سیاهی اینها است که متواتر را نیاورده اند. خود علماء شما میگویند که متواتر است. آنها نیاورده اند.
آن چه که من عرض میکنم این است: شما اگر این پشتوانه را بهخوبی بیان کنید آن وقت میگوییم «اخرج الشیخان» این پشتوانه را. «انت منی بمنزلة هارون من موسی» هم در صحیح بخاری هست و هم در مسلم هست. بالاتر از اینها احمد بن حنبل میگوید «تقشعر منه الجلود». میگوید در وصف امیرالمؤمنین جملهای آمده که موها بر بدن راست میشود. آن جمله چیست؟ «انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی».
بدون نظر