اشاره به نکته ای
آن چیزی که امروز میخواهم عرض کنم، این است: دیروز تذکری دادند؛ البته در فضای بحث برای کسی که ذهنش در فضای بحث است لازم نیست. اما گفتنش خوب است. گفتند که گفتی صاحب وسائل حرف صاحب حدائق را رد کردهاند. خب معلوم است که وقتی صاحب وسائل جلوتر بودهاند نمیخواهند حرف بعدی خودشان را رد کنند. بلکه منظور من از نظر مطلب بود. مقصود من روشن بود. فرمودند به جا است و ممکن است کسی به اشتباه بیافتد.
شاگرد: نفرمودید حرف ایشان را رد میکنند. فرمودید بعض معاصرین ایشان…
استاد: که معلوم نیست چه کسی است. من گفتم صریح حدائق را ایشان جواب دادهاند. اینطور گفتم. منظورم هم از جواب یعنی جواب دادن از حیث مطلب. کسی که ذهنش در کار باشد اصلاً به این سمت نمیرود. این یک نکته که من که عرض کردم منظورم از حیث مطلب بود. صاحب حدائق میگویند صریح در رد ادعای اجماع است. درحالیکه احدی از مجمعین اسم شیخ را نبرده اند. شما که در قرن دوازدهم هستید –وفات ایشان شاید ١١٠٨ باشد؛ ظاهراً بر ایشان وحید نماز خواندهاند؛ در حافظه ام هست که شاید هم به وصیت خودشان بوده باشد- میگویید شیخ صریحاً ادعای اجماع را رد کرده. درحالیکه اثری در آثار این مجمعین نیست که یک جا بگویند ما اجماع داریم اما شیخ مخالف است. نکته اول این شد؛ صاحب وسائل که جواب ایشان را داده بودند، گفته بودند که صریح نیست. وقتی ایشان سه-چهار وجه را میگویند یعنی صراحت ندارد. نمیتوانید به گردن شیخ بگذارید.
بدون نظر