پاسخ: مراد از لحن خطأ در اختیار القرائة، نه لحن و خطأ در انتقال قرائت
تا جایی که این مطالب در ذهن شما است، این حرف که عثمان چنین گفت، چقدر میتواند در قبال مسأله اختلاف مصاحف امصار رد آنها باشد؟
شاگرد: دو وادی است. این میگوید در آن لحن است. و دیگری میگوید قرائات مختلف در آن است.
شاگرد2: یعنی عمداً که لحن ننوشته اند. یک مصحف مینویسند و یک لحن مینویسند.
استاد: اولاً این حدیث، حدیثی است که در نقل ها آمده. آن چه را که بدنه مسلمین با اقراء های مختلف دارند؛ در طول تاریخ میلیون ها نفر شدهاند، کاری که صورت گرفته را کالعدم در نظر بگیریم و بگوییم عثمان چنین گفته است! نکته مهم این است: شما یک جا بیاورید که یک نفری که اهل آگاهی است… ؛ یک وقتی کسی که چیزی دستش نیست. تازه برخورد کرده و چیزی میگوید. ما با او که کاری نداریم. کسی که اهل فضل باشد، در تاریخ اسلام یک نفر بیاورید که گفته باشد، این مصاحفی که با هم اختلاف داشتند یکی از آنها اشتباه است و همانی است که عثمان گفت.
در فدکیه خطأ الکتاب را گذاشتم؛ از سعید بن جبیر، از عایشه و … خطأ الکتاب را میگفتند. چهارتا ، پنج جا است که کاتب اشتباه کرده است. راجع به آن مفسرین چقدر بحث دارند. یکی از آنها همین «ان هذان»، یا «انّ هذان، یا «انّ هذین» است. میگویند این خطاء الکتاب است. باید مینوشتند «انّ هذین»، اما اشتباه کرده آن را با الف نوشته است. همین را جواب دادهاند. ولی در نقل ها هست که پنج جا خطأ الکتاب است. این لحن است. خب لحن یعنی اشتباه، اگر ناسخ اشتباه نوشته و یک «هو» اضافه کرده، چون ناسخ اشتباه کرد و عثمان هم میگوید خود عرب درست میکنند، این «هو» بماند؟! یا اگر در آن مصحف دیگری «هو» را سهوا انداخته، ولی بعد از اینکه فهمیدند سهوا انداخته، این لحن بماند؟! چنین چیزی ممکن نیست. به خلاف اینکه اختلاف مصاحف تا به حال مانده است.
بد نیست پنج تا را سریع بخوانم. شما هم با آن چیزی که الآن در ذهنتان هست، ببینید حرف ایشان را چه اندازه میتوانید قبول کنید و چه اندازه میتوانید تردید کنید و چه اندازه میتوانید سریع جواب بدهید. جلسات قبل هم گفتم. اگر خیلی از مباحثی که قبلاً مباحثه کردهایم در ذهن شریفتان فعال باشد، تا من جواب های ایشان را میخوانم جواب حرف به ذهنتان میآید. اگر یادتان نباشد تردید میکنید که یک چیزهایی بود. اگر کلاً فراموش شده باشد میگویید حرف خوبی است. عثمان خودش میگوید که اشتباه شده. آنها هفت مصحف فرستادهاند، در یکی از آنها اشتباه شده.
شاگرد: خطأ کاتب الآن در جایی مانده؟
استاد: مفسرین خطاء را قبول ندارند. حق هم با همان ها است. سر جایش ان شاءالله عرض میکنم. خطأ الکاتب در کافی شریف هست، در روایات شیعه هم هست که در لسان معصومین فرمودهاند. در کتابهای اهلسنت هم مفصل آمده است. دانی مفصل اینها را بحث میکند. در رسم المحصف بحث میکند که خطأ به چه معنا است. جواب های خیلی لطیفی هم دارد. یعنی کسی که اطلاعاتش گسترده میشود میبیند که این جواب ها درست است. یعنی گاهی خطأ، خطأ در اختیار القرائة است. این خیلی لطیف است. ما چقدر راجع به اختیار القرائة بحث کردهایم! اعزه ای که در اینجا بحث میکنند اصلاً تصوری از اختیار القرائه ندارند. بسیاری از اعزه از اختیار القرائه تصوری ندارند اما بعد هم شروع به رد کردن میکنند. ما که این قدر روی آن بحث کردهایم، بسیاری از این خطأها وقتی خودتان را در آن فضاها قرار میدهید، یعنی خطأ فی الاختیار. نه خطأ در انتقال آن لفظ قبلی در اینجا. این را من نگفته ام. شاگرد بزرگ شاطبی میگوید. سه استاد شاگرد بودند؛ شاطبی نظام شاطبیه بود. سخاوی صاحب جمال القراء شاگرد مهم او است. شاگردش ابوشامه است. این سه استاد و شاگرد بودند که خیلی تأثیرگذار بودند. تقریباً معاصر مرحوم صاحب مجمع البیان بودند. سخاوی بهخوبی به اینها جواب میدهد. جواب کسی است که یک عمر در اینها کار کرده است.
شاگرد: اولی را فرمودید؟
استاد: در اولی ایشان جواب دادند. گفتند وقتی خود عثمان میگوید در مصحف لحن است، دیگر ما چه بگوییم عمداً این قرائات را گذاشتهاند؟! لحنی که او میگوید یکی «وَٱلۡمُقِيمِينَ ٱلصَّلَوٰةَۚ»[1] است. باید «والمقیمون» باشد. میگوید املاء کننده گفته. «انّ هذین»، «إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلصَّـٰبِـون»[2]. سه-چهار آیه است که از روز اول معلوم بوده. سعید بن جبیر گفته چهار جای مصحف را ناسخ اشتباه کرده است. در قرن اول این را گفته. سعید بن جبیر جزء بزرگان تابعین است. این حرفها از او نقل شده است. منظور اینکه «فی القرآن لحن» معلوم بوده که مراد این نیست. شما یک نفر بیاورید که اهل کار بوده باشد و گفته باشد این مصاحف از آن هایی است که عثمان گفت «لحن» است. نزد بدنه مسلمین و بزرگان آنها واضح بوده که این «لحن» عثمان ربطی به اختلاف مصاحف الامصار ندارد.
[1] النساء۱۶۲
[2] البقره ۶۲
بدون نظر