رفتن به محتوای اصلی

تعجب آقای سید جعفر مرتضی از ادعای انعکاس قرائات در مصاحف عثمان

از جلسه قبل مطالبی ماند. آن‌ها را ادامه می‌دهم. ببینید کتابی که به لطف اعزه به ما دادند، «نصوص فی علوم القرآن» است. شاید ده جلد آن را به من دادند. نمی‌دانم بعداً هم آمده یا نه. علی ای حال در جلد پنجم، صفحه چهارصد و پنجاه و پنج عبارتی دارند. می‌دانید کتاب «نصوص فی علوم القرآن» کلمات علماء را جمع‌آوری کرده‌اند. در این صفحه بخشی از کتاب مرحوم آقای جعفر مرتضی –حقائق الهامة حول القرآن الکریم- را آورده‌اند. اتفاقا دقیقاً به همین بحث ما مربوط می‌شود.

شاگرد: این کتاب جمع چند کتاب است؟

استاد: علوم قرآنی را موضوع موضوع کرده‌اند و از روز اول به ترتیب تاریخ می‌آورند. برای خودش کاری کرده‌اند. باید انس بگیرید. ده جلد کتاب است. با یک فاصله طولانی هم چاپ شده است. خود کتاب را نداشتم. پی دی اف آن بود. اما چون می‌توانستم راحت‌تر بخوانم این کتاب را آورده‌ام. ایشان فرموده‌اند: در کتاب حقائق الهامه فرموده‌اند:

دعوى توزيع عثمان القراءات على المصاحف:

و من أغرب ما سمعناه و قرأناه في هذا المجال دعوى البعض: أن اختلاف مرسوم الحروف الزوائد في المصاحف، قد كان بسبب أن عثمان لما جمع القرآن في المصاحف، و نسخها على صورة واحدة، و آثر في رسمها لغة قريش دون غيرها. و ثبت عنده أن هذه الحروف من عند اللّه عز و جل كذلك منزلة، و من رسول اللّه (ص) مسموعة، و علم أن جمعها في مصحف واحد على تلك الحال غير متمكن إلا باعادة الكلمة مرتين، و في رسم ذلك كذلك من التخليط و التغيير للمرسوم، ما لا خفاء به؛ ففرّقها في المصاحف لذلك؛ فجاءت مثبتة في بعضها، و محذوفة في بعضها؛ لكي تحفظها الامة، كما نزلت من عند اللّه تعالى، و على ما سمعت من رسول اللّه (ص). فهذا سبب اختلاف مرسومها في مصاحف أهل الأمصار. و قال المهدوي: «.. إن جميع هذه القراءات، التي نزل عليها القرآن، داخلة في خط المصحف المجتمع عليه، غير خارجة عنه».و نسب مثل هذا إلى جماعات من الفقهاء، و القراء، و المتكلمين‌[1]

«دعوى توزيع عثمان القراءات على المصاحف»؛ مصاحف مدینه، مکه، بصره، کوفه با هم اختلاف روشنی دارند.تا الآن هم هست و بوده. از قدیم هم معروف بوده. عرض کردم اولین قاری از قراء سبعه از نظر سنی، ابن عامر شامی است. شاید صد و سیزده سال هم عمرش بود. طبق آن چیزی که خودش گفته حدود بیست سال از عمرش قبل از کار عثمان بوده. یک جوان بیست ساله بوده که تازه عثمان مصاحف را به امصار فرستاده است. یک آدم کمی نیست. بعد هم خودش از قراء سبعه شده. به نظرم تا صد و شانزده هم زنده بوده. ابن کثیر مکی کمی بعد از او وفات کرد. خیلی عمر طولانی داشته.

در التمهید، در کلمات خود حقائق الهامة هست؛ این از واضحات است، ابن ندیم در الفهرست هم ذکر کرده. از قدیم می‌دانستند اولین کتابی که به این قاری بزرگ نسبت می‌دادند، کتاب «اختلاف مصاحف الامصار» بود. یعنی خود ابن عامر به‌عنوان یک قاری بزرگ کتاب نوشته است. و این را ثبت کرده است. بعد از او هم بزرگان فن مرتب دنبال آن را گرفته‌اند.

خب ایشان می‌فرمایند حالا چرا مصاحف بلاد فرق داشته؟ می‌گویند بعضی‌ها یک مطلب غریبی گفته­اند.

«و من أغرب ما سمعناه و قرأناه في هذا المجال دعوى البعض»؛ در عصر ما واقعاً به این صورت است. همین اخیر چند کلمه از بزرگان تحقیق را شنیده‌ام. البته در اینجا فعلاً نام مبارک ایشان مطرح است. در زمان ما کسانی هستند که تا بگویند عمر تلف نکرده‌اند، از لحظات عمر استفاده کرده‌اند، سرآمد تحقیق و تتبع بوده‌اند، تا نام این افراد را می‌برید می‌بینید قبول می‌کنند. این شخص سرآمد تتبع است. گویا یک روز از عمرش را بیهوده صرف نکرده است. این جور بودند. یکی از آن‌ها همین آقا هستند. البته خودشان گفته اند من بناء نداشتم کتابی در علوم قرآنی بنویسم. وقتی خواستم الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله را بنویسم، برایم بحث قرائات مطرح شد. خواستم به‌عنوان بخشی از الصحیح آن‌ها را بیاورم اما وقتی دیدم گسترده شد، گفتم بهتر است یک کتاب جدا باشد. خود همین دارد می‌گوید که ایشان از کجا وارد این بحث شدند. خب ایشان این کتاب را نوشته اند. در برخی از مباحث من بعضی از عبارات ایشان را خواندم. مثلاً گفته بودند: «القرائات تساوق التحریف». در اینجا هم می‌گویند «اغرب ما سمعناه». 


[1] حقايق هامة حول القرآن الكريم نویسنده : العاملي، السيد جعفر مرتضى    جلد : ۱  صفحه : ۲۲۰