تواتر قرائات سبع نزد سید بن طاووس
و الحاصل: أنّ أصحابنا متفقون علی عدم جواز العمل بغیر السبع و العشر، إلّا شاذّ منهم کما یأتی و الأکثر علی عدم العمل بغیر السبع، لکن حکی عن ابن طاووس فی مواضع من کتابه المسمّی ب «سعد السعود» أنّ القراءات السبع غیر متواترة، حکاه عنه السیّد نعمة اللّٰه و اختاره و قال: إنّ الزمخشری و الشیخ الرضی موافقان لنا علی ذلک. و ستسمع الحال فی کلام الزمخشری و الرضی[1]
«حکاه عنه السیّد نعمة اللّٰه و اختاره»؛ از «حکاه» معلوم میشود که صاحب مفتاح الکرامه سعد السعود را نداشتهاند و از سید نقل کردهاند.
«و قال: إنّ الزمخشری و الشیخ الرضی موافقان لنا علی ذلک»؛ لنا یعنی سید نعمت الله.«و ستسمع الحال فی کلام الزمخشری و الرضی»؛ در مورد زمخشری و رضی در آینده اشاره میکنند. به سید در همینجا اکتفاء میکنند. من کتاب سعد السعود را خواندم. بعضی عباراتی را که تذکر داده اند را دیدم، بیشتر هم بحث میکنیم تا ببینیم نظر مرحوم سید چیست. آن چه که به ذهن من میآید ادبیات ایشان همان ادبیات مقدمه تبیان و مجمع است. یعنی چیز اضافهای نیست. جالب این است که در کتابهای متأخر میگویند دو نفر از بزرگانی که تواتر قرائات را انکار کردهاند، مرحوم شیخ الطائفه در تبیان و امین الاسلام طبرسی در مجمع هستند. این دو را معرفی میکنند. میگویند این دو نفر قائل به عدم تواتر هستند. اما باید با دقت جلو برویم و ببینیم که عبارات آنها چیست و این نسبت درست هست یا نیست؟
علی ای حال زمخشری و شیخ رضی هم یکی از همین ها هستند. سید هم همینطور. درحالیکه اصلاً در عبارات سید کلمه تواتر و انکار آن نیست. ایشان فقط با جبائی درگیری دارند. جبائی میگوید:«محنة الرافضه اعظم من محنة الزنادقه علی الاسلام و عوام المسلمین[2]». خب وقتی یک کسی به این صورت حرف میزند و سید را ناراحت میکند، سید میگوید بالاتر از اینها را خود شما دارید. اگر روی همین موضع گیری سید، از آن زمان تا حالا کار کلاسیک شده بود، دهها و صدها ماهوارهای که در دنیا الآن کار میکنند و تا اسم شیعه میرود دهن باز میکنند و اولین چیزی که میگویند این است که اینها قائل به تحریف قرآن هستند، اگر کار کلاسیک شده بود، امروزه اصلاً به این صورت نبود. کاری به این صورت نشده است و فضا هم فضای فنی است که موانع و شروطی دارد. موانع آن باید برطرف شود و شروط آن باید ایجاد شود تا آنها نتوانند چنین شمشیر تیزی را در دست نداشته باشند.
سید هم همین را میگوید. میگوید این حرفها برای شما است. شما هستید که اولی به اینها هستید اما به ما نسبت میدهید. پس بنابراین سید در مقام بیان یک مطلب تفسیری و علوم قرآنی نیستند. بلکه در مقام درگیری با جبائی و محاجه در رد حرف او هستند. اصلاً در این مقام نیستند که بگویند نظر من برای مخاطب شیعی بالدقه چیست.
[1]مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة (ط-جماعة المدرسين)ج۷ص۲۱۱
[2]سعد السعود للنفوس ج۱ص۱۴۴
بدون نظر