تفاوت فضای قرائت قبل و بعد از قرن یازدهم
شاگرد: ما باید قرآن را در نماز بخوانیم… .
استاد: بله، روی مبنای ایشان قرآن هم باید یقینی باشد، ظن و حجیت در قرآن کافی نیست.
شاگرد: صحبت روی همین ها است.
استاد: ما هنوز به آن بحثها نرسیده ایم. صاحب جواهر حرفی دارند؛ همین ها را میآورند و میگویند اصحاب ما گفتهاند قرآن باید یقینی باشد. این یقینی بودن قرآن را هم در ده قرن میگفتند. من عبارت شیخ مفید را آوردم که قرآن باید متواتر باشد. شیخ الطائفه در خلاف چرا ابو حنیفه را رد کردند؟ گفتند قرآن باید به تواتر مستفیض باشد. این بین علماء شیعه ثابت بوده. شاید یک فایل مستقلی را هم ایجاد کردم. اینکه نزد امامیه تا قرن یازدهم میخ آن را میکوبیدند. مثل عبارت ایشان.
شاگرد: خیلی بعید است که آن را معلل به نوع مردم بکنند.
استاد: شما میگویید نوع مردم. الآن بعد از اینکه قرائت حفص رائج شده حال ما به این صورت است. من مکرر عرض کردهام، فایدهای که این مباحثه برای ما داشت این بود که حال و ذهنیت کسانی که قبلاً بودند برای ما روشنتر شد. برای آنها این جور نبود. آقایی در مباحثه ما بودند که حافظ و قاری بودند، ایشان میگفتند من که میخواهم دو قرائت را با هم بگویم، نمیتوانم. عاجز میشوم. اما کسی که از بچگی قرائات متعدده را داشته خب میبینید میگوید «قرآن زبر بخوانی با چهارده روایت». برای او آسان است. اصلاً مشکلی ندارد. در زمان ما اینطور است، یعنی فضا فضای دیگری شده.
شاگرد٢: شاید جمع بین اینها متعسر است. اما اگر یکی را بگوید کافی است.
استاد: آنکه افراد القرائه است. نه.
شاگرد٢: منظور اینکه یکی از آنها کافی است.
استاد: قطعاً. جمع آن سخت است. ولی آنهایی که اهل کار هستند، الآن در مشهد هست. صاحب اجازه تا شارع است، با بیست راوی. یعنی قرائت عشر را با بیست راوی دارد. وجود اینها مغتنم است. به محضر آنها بروند و استفاده کنند.
شاگرد: بعید است که در زمان محقق اردبیلی عموم مردم تمام قرائات را بلد باشند.
استاد: عموم مردم در هر منطقهای قرائت خودشان را داشتند.
شاگرد: شما الآن میخواهید بگویید باید در نماز قرآن بخوانیم. یک آیه قرآن را که میخواهید بخوانید باید علم داشته باشید که متواتر است. آنها قرائت خودشان را بلد هستند. سائر قرائات هم همینطور است که از علماء خودشان میپرسند و به خبر واحد ثابت میشود.
بدون نظر