کتاب مناسب برای تدریس در بحث قرائات و علوم قرآنی
شاگرد: در علوم قرآن اگر متنی را برای تدریس در دانشگاه بخواهیم، چه چیزی را پیشنهاد میکنیم؟
استاد: شاطبیه متنی است که خیلی شروح دارد. ولی در الازهر همه اینها را دارند. مرتبه به مرتبه است. مثلاً اول شاطبی را میخوانند. بعد طیبه النشر را میخوانند. ولی اگر بخواهند جامع تر باشد، طبیه النشر بیشتر رایج است.
شاگرد: اگر بخواهد مختصر باشد، چه کتابی را پیشنهاد میکنید؟
استاد: شما که میگویید من خجالت میکشم. چون ما اصلاً از این علوم و از این خصوصیات برانی بودیم و هستیم. ببینید اگر آدم بخواهد قرائات را بخواند غیر از علوم قرآنی است. کتابی به نام مقدماتٌ فی علم القرائات هست؛ سه نفر هستند که استاد دانشگاه هستند. این در دانشگاه اردن تدریس هم میشود. ولی روی مبنای اهلسنت است. مبانی اینجا باید بهصورت جدا گانه بهخوبی نوشته شود. کتابهای کلاسیکی که هست نوعاً به این صورت بحث کردهاند. مثلاً کتابی نوشته شده بهعنوان افسانه سبعه احرف. خب کسی که در رشته علوم قرآنی باشد و طبق مبنای شیعه اینها را افسانه بدانند، خودشان استاد راهنما شدهاند برای فایلی که هفته قبل خواندم. میگویند اگر اینها افسانه است علامه طباطبائی چطور در المیزان در بیست مورد قرائت غیر مشهور را ترجیح دادهاند؟!
شاگرد: قرآن و رؤیای هفت حرف است. برای دفتر تبلیغات هم هست.
شاگرد۲: این جزوه به مبانی کلاس ما نزدیک تر است. درست است برای اهلسنت است ولی… .
استاد: بله، باید تطبیقی کار شود. آنها کاری با کتب شیعه نداشتند و تنها حرف خودشان را زدند. خود اینها مباحثه کردیم و فایلهایش هم هست. جلسه چهارشنبه بود که شب میرفتم، چندین صفحه آن را سطر به سطر شاید یک سال و خوردهای مباحثه کردیم. خیلی از جاهایی که ایراد داشت را گفته ام. ولی از حیث اصل اینکه اجماع شیعه و صحت قرائات و تواتر آنها با هم شریک هستیم. اما خیلی از توجیهات و مطالبی که دارند قابل مناقشه است.