رفتن به محتوای اصلی

همراهی وحید بهبهانی با سید نعمة الله در رد تعدد قرائات

چیزی که می‌خواهم الآن خدمت شما بگویم جمع بین چند چیز است. البته به ذهنم آمد که چون مباحثه ما فقه بوده و یک روز از آن را برای این بحث گذاشتیم، فرعٌ مفتاح الکرامه را که کتابی فقهی است، بخوانیم. در چاپ های قدیم مفتاح الکرامه شش صفحه است. در این چاپ جدید مفتاح الکرامه، پانزده صفحه است. با چقدر تعلیقات. یعنی خودش صفحات زیادی نیست اما چقدر پاورقی دارد. با پاورقی ها پانزده صفحه است. حالا نمی‌دانم صلاح می‌دانید یا نه؟ اما خوب است. چیزی که برداشت من است، از متاخرین –منظورم بعد از قرن دوازده است؛ بعد از وحید- کسی که در تتبع بارز باشد، صاحب مفتاح الکرامه است. ایشان یک عمر به این صورت بوده است. تحقیق هم که جای خودش. اما بارز بودن مرحوم آسید جواد در تتبعشان است. الآن کتاب ایشان برای سائرین مرجعیت دارد. خیلی جاهایی که جواهر، شیخ و دیگران می‌گویند، از ایشان نقل می‌کنند.

ایشان به بحث قرائت می‌رسند و می‌گویند «فرعٌ». می‌فرمایند این بحث در متن کتاب نیست. اما یکی از اجله یا سادات از من درخواست کردند که این بحث را باز کنم. لذا می‌گویند که به درخواست ایشان این بحث را می‌آورم. ده مقام کرده‌اند. مقام های خوب. خیلی شبیه مقدمهی ابن جزری در النشر است که حدیث «سبعة احرف» را ده مقام کرده‌اند و راجع به آن بحث کرده‌اند. ایشان هم در ده مقام بحث کرده‌اند که همه آن‌ها خوب و عالی است. فقط چیزی که آسید جواد دارند، اولاً این است که در زمان ایشان فضا سنگین بوده. یعنی بعد از وحید بهبهانی ایشان این‌ها را نوشته اند.

قبل از قرن دوازدهم یعنی قبل از جناب فیض و سید نعمت الله جزائری یک فضا داریم که کسی که تصنیف می‌کرد می‌توانست یک جور حرف بزند. اما بعد از این فضا، سید و فیض یک فضایی را باز کردند به‌عنوان دفاع از مسلک اخباریون. در حد من نیست که بعضی از چیزها را بگویم و بعضی از واژه‌ها را به کار ببرم. اما خب چون مباحثه طلبگی است حالت درد و دل دارد. متأسفانه رئیس المجتهدین بعد از این بزرگواران –وحید بهبهانی- به‌خاطر این‌که منابع خام بحث واضح نبود، با راه کجی که اخباریین آغاز کردند، همراهی کردند. وقتی وحید همراهی کردند یعنی همان چیزی که سید نعمت الله می‌گویند که جمهور مجتهدین خلاف ما هستند، رئیس المجتهدین بعد از سید که وحید بهبهانی است، در خط سید نعمت الله شده‌اند. قوت علمی وحید نمی‌توانست اجماع را انکار کند لذا تواتر را به‌گونه‌ای دیگر معنا کرد. تحقیق آن به عهده شما؛ گمان نمی‌کنم این تواتری که وحید معنا می‌کنند، قبل از ایشان کسی معنا کرده باشد. یعنی یک فضایی برای خودش بود.

بعد از این‌که اخباریین این‌چنین راه زدند وحید هم با آن‌ها معیت کردند و  تواتر را به‌گونه‌ای دیگر معنا کردند. صاحب مفتاح الکرامه هم می‌گویند که این تواتر چند جور معنا شده است. یکی همانی است که اصل است و جا گرفته است. یکی هم شهید ثانی است که ایشان هم نمی‌خواهند اشکال کنند بلکه مدافع هستند و می‌خواهند دفع اشکال کنند. سوم هم معنای وحید است. سید جواد شاگرد ایشان بودند. فضایی بود که وحید برپا کردند. کلام استادشان را هم در مفتاح می‌آورند.

خلاصه هر چه هست در حد زبان من طلبه نیست. ولی من در ذهنم این می‌آید که متأسفانه وحید به این صورت عمل کردند. این هم نه این‌که نقص در وحید باشد. بلکه عرض می‌کنم منابع پایه‌ای بحث مانند زمان ما نبوده است. آسید جواد –صاحب مفتاح- در چنین فضایی می‌خواهند حرف بزنند. کاملاً روشن است، الفاظشان هم معلوم است. روی آن تتبعی که داشتند –کسی که کار کرده می‌تواند- خیلی فضا را باز و عالی مطرح می‌کنند. اشکالاتی که به نظر برخی خیلی بزرگ می‌آید با یک کلمه –یمکن، ربما یقال- جواب می‌دهند. اگر مباحثه شود می‌بینید. قشنگ جواب می‌دهند. جواب هایی که به گمانم جواب درست و گاهی منحصر است. جواب های درست عدیل هم دارد اما گاهی جواب های درست، منحصر است. جواب های آسید جواد جواب های خوبی است. اما چون فضا به‌گونه‌ای است که برخی از منابع اولیه نبوده، بحث‌ها مراعی می‌ماند. مثلاً در یک جایی مطلبی را می‌گویند و بعد می‌گویند جوابش این است اما اگر حرف فخر رازی درست باشد، فامتنع الجواب؛ دیگر نمی‌توانیم جواب بدهیم. چند صفحه بعدش می‌گویند اما آن چیزی که فخر گفت، لم یسمع من احد غیره! یعنی چه؟ فخر چه گفته؟ می‌گوید این قراء با هم دعوا می‌کردند و تکفیر می‌کردند و به دیگری می‌گفتند که چرا این قرائت را می‌خوانی؟! او می گفته نه. این‌ها را فخر گفته است. ایشان می‌گویند که لم یسمع من احد غیره. آخر چرا فخر رازی چیزی را گفته که در جای دیگری نیست؟! ایشان این‌ها را دارند. اما چون منابع بحث کامل نبوده، مفتاح الکرامه یک نحو مراعی مانده است.