رفتن به محتوای اصلی

متهم کردن شیعه به قول تحریف قرآن

در جلساتی که مشغول بودیم بعضی از قسمت‌های کتاب فصل الخطاب مرحوم محدث نوری را می‌خواندیم. فصل الخطاب سه مقدمه دارد و دو باب. باب اول ادله اثباتیه است و باب دوم جواب ادله دیگران است. العاشر، دلیل دهم باب اول برای اثبات مطلوب خودشان است. تا جایی که در خاطرم هست مرحوم نوری در دو جا با صاحب مجمع البیان –امین الاسلام طبرسی- در افتادند و خواستند از فرمایش ایشان جواب بدهند.

قبلاً هم من چندبار می‌خواستم به مباحثه مجمع البیان و تفسیر سوره ق برگردم اما نگذاشتند. گفتند این ادامه پیدا کند. شروع آن هم از آیه «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيد[1]» بود که بحث تحریف قرآن پیش آمد. مسائلی که امروزه شیعه به‌شدت مورد حمله است. هر شبکه‌ای علیه شیعه دهن باز می‌کند اولین کلمه‌ای که می‌گویند این است که این‌ها قائل به تحریف قرآن هستند؛ این شمشیر تیزی برای آن ها شده است. مبادی بحث خلأهای تحقیق علمی دارد. لذا آن‌ها به این صورت تند تند جلو می‌روند. مفصل عرض کرده بودم؛ آن‌ها پانزده قرن است که کار کرده‌اند. اما در شیعه به جهاتی که صحبت شد کاری نشده است. و لذا این شمشیر تیز را امروزه دارند و دهن باز می‌کنند و این‌ها را می‌گویند. به‌خاطر این هم ما سراغ این بحث رفتیم و چه مطالب خوبی برای مثل منی که طلبه درس نخوان بودیم و به شنیدنی ها اکتفاء کرده بودیم روشن شد. هر چه پیش رفتیم مطالبی کالشمس فی رابعة النهار خیلی واضح بود ولی خب می‌دیدیم جایش خالی بوده و الآن هم باید تکرار شود تا این‌که این مطالب نزد هر کسی بیاید. با ملاحظه این‌ها حرف بزنیم.


[1]ق ٢٩