الف) چشیدن موت بهمعنای اجل عرفی
خُب، اگر این نکته باشد، حالا سراغ آیه شریفه میآییم: «كُلُّ نَفۡس ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ». ببینید چند جور معنا میشود. یکی همان معنای عرفی بسیار سادهای است که همه میفهمند. شما سالها شنیدهاید که هر نفسی مرگ را میچشد. از آن، چه چیزی فهمیدهاید؟؛ معنای ساده این که هر نفسی میمیرد؛ «وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ»[1]، «إِنَّكَ مَيِّت وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ»[2]. «كُلُّ نَفۡس ذَائِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ» یعنی «کل نفس تموت». این سادهترین معنای عرفی آن است. چرا در اینجا تعبیر به ذائقه و چشیدن شده است؟؛ یعنی تا زنده بود، هنوز ندیده بود. تا نفس میکشید و زنده بود، مرگ را ندیده بود. لذا با آن لطافت معنای ذوق، آیه به کار رفته است. هر نفسی میمیرد. یعنی مردنی که تا حالا نچشیده بود، حالا میچشد. سابقهای از طعم مرگ نداشت، حالا دارد. این یک معنای عرفی ساده است. خُب، اگر اینطور باشد، آیه باید به این صورت باشد: «کل نفس سوف تذوق الموت/ ستذوق الموت/ تذوق الموت». چرا آیه تعبیر به «ذائقة» میکند؟
[1]. آل عمران، آیۀ ۱۴۵.
[2]. الزمر، آیۀ ٣٠.
بدون نظر