رفتن به محتوای اصلی

کلام آمیرزا مهدی آشتیانی در معنای صلوات

از مادهی «صلات»، در ذهن من مطلبی هست. در کتاب‌ها تصریح به آن را پیدا نکردم. ولی چیزهایی نزدیک به آن هست. من از عبارات علماء می‌خوانم. مدتها که در مادهی «صلو» فکر می‌کردم، به این صورت در ذهن من است … .

مرحوم قاضی سعید قمی رضوان اللّه تعالی علیه، در شرح توحید صدوق دارند. در نسخهی قبلی جامع الاحادیث، شرح ایشان نبود. با این‌که توحید صدوق بود، اما شرح ایشان نبود. ولی شرح توحید صدوق قاضی سعید قمی در نرم‌افزار کلام آمده بود. نمی‌دانم جدیدا در کدام نرم‌افزار آمده است. ایشان در آنجا ذکری دارند. بعداً هم عبارتی می‌آورند که در پاروقی گفتهاند که عبارت ایشان از ابنعربی است. از اشتقاق کبیر در «صلو» ذکر می‌کند. ابنعربی اشتقاق کبیر ابنجنی را ذیل «صلو» مطرح می‌کند. اشتقاق کبیر ابنجنی این است که وجوه محتمل ترکیب را به هم می‌زند. مثلاً در «صلو» با «ولص» ترکیب به هم می‌خورد. ابنجنی می گفته است که اسم این، اشتقاق کبیر است؛ در خصائص ابنجنی است. در آنجا مطلب این‌چنینی دارند. من اشاره می‌کنم تا یادتان باشد. در این چند جلسه که مباحثه کردیم، اصلاً به ذهنم نیامد که به فرمایش قاضی سعید مراجعه کنم. امروز یک دفعه یادم آمد و گفتم مراجعه کنم.

همین‌جا باز یک خاطره‌ای یادم آمد. مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی واقعاً از بزرگان علمای متأخر هستند. همین‌جا در مسجد بالاسر در کنار قبر والد مرحوم آقای صافی دفن هستند. آمیرزا مهدی آشتیانی از حکمای بزرگ متأخر هستند. هم شرح حکمت منظومه دارند و هم شرح منطق منظومه دارند. خاطره‌ای که عرض می‌کنم برای این است؛ ایشان خیلی سنگین و بالانویس هستند.

شاگرد: آمیرزا مهدی آشتیانی؟

استاد: بله، آمیرزا احمد آشتیانی هم داریم، آشتیانی زیاد داریم. آمیرزا احمد که معروف بودند جای خودشان هستند. ایشان هم از بزرگان بودند. منظورم آمیرزا مهدی است. شرح منطق منظومه ایشان اول چاپ شد. من هم آن را خریدم. بعد بحث سر صلوات رسید و سؤالی که معمولاً مطرح می‌شود که آیا صلوات ما بر پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و اهل البیت علیهم‌السلام باعث ترفیع آن‌ها می‌شود یا خیر؟ این سؤال مهمی است. مدام سفارش می‌کنند که صلوات بفرستید. خُب، مقام ایشان با صلوات ما بالا می‌رود یا نه؟ این سؤالی است که مطرح است. آمدم ببینم مرحوم آشتیانی که خیلی بالانویس و بلندنویس و راقینویس هستند، چه فرموده‌اند. شرح حکمت منظومه ایشان که چاپ شده بود، نگاه کردم، یک کلمه گفته بودند ما معنای صلات را در شرح منطقمان گفتهایم. شرح منطق منظومه ایشان در دست‌ها نبود. دنبال آن رفتم، اما چاپ آن تمام شده بود. به کتاب‌خانهی مسجد اعظم رفتم. آن وقت هنوز خراب نشده بود، طبقه بالا بود. به کتاب‌خانه مسجد اعظم – کتابخانهی مرحوم آیت‌اللّه بروجردی - رفتم و این کتاب را گرفتم. در کتاب‌خانه، فرمایش ایشان را ذیل همین بحث خواندم. هم خاطرهی طلبگی است و هم دارم جاها را معرفی می‌کنم. اگر خواستید بعداً کلمات علماء را بببینید به آنجا مراجعه کنید.

علی أیّ حال، این در ذهن ما مطرح بود. آنچه که می‌خواهم به‌صورت خلاصه عرض کنم، روی آن فکر کنید و شواهد له و علیه آن را پیدا کنید.

شاگرد: پاسخ مرحوم آمیرزا مهدی چه بود؟

استاد: توضیحات نسبتاً مفصل است. خُب، عبارات ایشان هم باید خودشان بگویند! من «صبیٌ یتشیخ» هستم!