انس با روایات اهل البیت علیهم السلام و فهم مبادی مباحث معارفی
من همیشه عرض میکردم؛ بینی و بین اللّه بدون تعصب عرض میکنم. آن آقا سید – خدا حفظشان کند - در گذرخان به من رسید و اسم یکی از علمای یزد را برد. به درس مکاسب ایشان میرفت. این جور کرد؛ ما به درس ایشان میرویم، ما شاء اللّه خیلی فاضل است - وقتی میخواست علامت فضل ایشان را بگوید سخنی را گفت که اصلش برای معصومین علیهم السلام محقق است - میگفت: مکاسب را میگوید و میبینیم خیلی آسان است؛ مطلب تمام شد و صاف شد. اما وقتی مطالعه میکنیم و حاشیه را میبینیم، میبینیم این از آن جاهای سنگین مکاسب است. چون مطلب در دست آن استاد مثل موم بود، راست گفت و ما هم راست فهمیدیم. حالا اگر درس استادی میرفتیم که مطلب برای او حل نبود، این را میانداخت و آن را میانداخت، بعد دو تایی میماندیم و میدیدیم عبارت خیلی سنگین است! راست هم میگوید؛ واقعاً سنگین است.
به تعبیر آن استاد، معصومین علیهمالسلام مبیّن حقائق اسماء هستند. خدای متعال به این صورت قرارشان داده است. کل نظام عالم مثل موم در دستشان است. همه چیز برای آنها حل بود. وقتی حرف میزنند، صاف مطلب را میرسانند. حالا اگر سراغ اینها نیاییم و بخواهیم خودمان برسیم، ای وای! هنگامهای میشود! بالا برویم و پایین برویم! خُب، وقتی اینها هست چرا انسان راه دوری برود؟! انس ما باید با اینها باشد. انس یعنی نه اینکه هفتهای یک بار یک جملهای بخوانیم. یعنی باید بخشی از عمر ما که رفت، در همهی مقامات با کلمات معصومین علیهم السلام مانوس باشیم. خداوند متعال به هر کسی توفیق بدهد، منتی بر او گذاشته است. خُب، این انس چه میآورد؟ لازمهی این انس این است که چون همه چیز در دست ایشان هست، ذهن ما را هم با خودشان میبرند.
بدون نظر