نفی محاط شدن به وعاء، از خداوند
این اولین مطلب. مطلب اول این شد که «اوعیة ثلاثه» نباشد و مطلب دوم این بود: «یحیط به وصف»؛ احاطهی وصف نباشد، «علّل الأوّل بالاقتدار»؛ مقتدر یعنی به ظرف نمیآید. بنابراین از کلمهی اقتدار، نفی محاط شدن به وعاء استفاده میشود. خواه وعاء زمان، خواه وعاء دهر و خواه وعاء سرمد.
«و التملّك على الأشياء، و الثّاني بالكبرياء»؛ ثانی «لایحیط به وصف» بود، «علّل بالکبریاء»؛ کبریا عظمت او است. او ورای توصیف است. ورای اوصافی است که چه بخواهند زائد باشند و چه بخواهند عین ذات او باشند.
بدون نظر