رفتن به محتوای اصلی

تفسیر «آلاء» به واسطه‌ی فیض در بیان قاضی سعید

 

بحمداللّه این مقدمهی اول و دوم تمام شد. مقدمهی بعدی هم در مقصود ایشان نقش حسابی دارد.

«ثمّ اعلم، انّه جرت سنّة اللّه تعالى على أن يعطي كلّ مستحقّ ما يستحقّه و لا ريب أنّ بعض المستفيدين مما لا يحتمل بنفسه أن يقبل الفيض الإلهي من دون أن يتوسّط بينه و بين بارئه شي‌ء، كما يشاهد من أمر الصّور و الأعراض أنّها لا يمكن لها الوجود الّا بالمواد و الموضوعات، فاقتضت العناية الإلهية أن يكون وسائط بين هذه الأمور و حرم الكبرياء، و أن يقع حجب بينه و بين تلك الأشياء. و هذه الوسائط و الحجب هي آلاء اللّه، إذ بها ينعم على فقراء سكنة إقليم الشّهود و بها يفتح باب الإيجاد و الوجود. فظهر معنى اقتداره على الأشياء بالآلاء»[1].

«ثمّ اعلم»؛ یک مقدمهی دیگر هم باید بگوییم. این مقدمهی دوم با معنایی که ما از کلمهی «آلاء» داریم، مانوس نیست.

«انّه جرت سنّة اللّه تعالى على أن يعطي كلّ مستحقّ ما يستحقّه»؛ سنت خدای متعال بر این جاری است که به هر مستحقی به اندازه ظرف وجودی او بدهد.

«و لا ريب أنّ بعض المستفيدين»؛ کسانی که می‌خواهد این حظ وجودی را بگیرند. «مما لا يحتمل بنفسه أن يقبل الفيض الإلهي من دون أن يتوسّط بينه و بين بارئه شي‌ء»؛ بین او و بین مفیض وجود به او، چیزی فاصله شود، نمی‌تواند فیض وجودی بیاید. از یک ممکن دیگر تاخر رتبی دارد. اول او باید فیض وجود بگیرد تا او بتواند فیض وجودی بگیرد. ایشان در یک کلمه می‌خواهند چه بگویند؟ می‌خواهند بگویند: هر چیزی که در رساندن فیض به غیر خودش حالت وساطت دارد، که لولا هذه الواسطة، آن امر نمی‌توانست از مبداء متعال دریافت فیض وجود بکند، نام این واسطه آلاء است. «مقتدر بالآلاء».


[1]. همان، ص ۳۷۹.