ممازجت جوهر و عرض
بنده قلم برداشتم و یازده ممازجه را یادداشت کردهام. یازده یا دوازده مورد شد. یک ممازجتهایی هست که ریخت آنها ریخت فلسفی-منطقی است. میگوییم «تمکن فی الاشیاء» یا «یکون فیها» که تعبیر کافی و تحف العقول بود. خداوند متعال، در اشیاء هست، لابالممازجة. خُب یک ممازجت چیست؟ ممازجت جوهر و عرض. یک نگاه فلسفی است. ارتباط خداوند با اشیاء، مثل ارتباط جوهر و عرض نیست؛ مثل این نیست که بگوییم جوهر در اعراض خودش وجود دارد. یا مثلاً یک عرض، حال در تمام اجزای جوهر است؛ مثل سفیدی در گچ. به این صورت نیست.
بدون نظر